دوست یا دشمن پارت ۴

Nillay Nillay Nillay · 1402/05/28 22:18 · خواندن 1 دقیقه

اومدم با پارت ۴

شاید تا دوشنبه و سه شنبه پارت ندم

مرینت:

 

صبح یه انرژی عجیبی رو حس می کردم. انگار داشتم از قدرت جادویی منفجر می شدم. نیروی اجدادیم کنترل شب بود ولی من اصلا باورش نمی کردم. شب اصلا نتونسته بودم بخوابم. آرزو کردم هنوز شب بود که یه دفعه دیدم همه جا تاریک شد و ماه در اومد. هی سعی کردم آرزو کنم دوباره روز شه ولی یادم اومد قدرت من فقط کنترل شبه.                               هی نگران آدرین بودم.

آدرین:

 

صبح پاشدم و خواستم برم سرکار که دیدم هنوز شبه. یاد قدرت اجدادیم افتادم و آرزو کردم دوباره صبح بشه و این اتفاق افتاد. مطمعن بودم این قضیه یه ربطی به مرینت داره. خب هرچی نباشه قدرت اون شبه.

 

بچه ها ببخشید کوتاه بود.تا سه شنبه شاید پست نزارم. 

 

امیدوارم خوشتون اومده باشه