ارباب زاده فصل دوم پارت ۶

Elnaz Elnaz Elnaz · 1402/05/28 12:04 · خواندن 1 دقیقه

.................‌‌.

به سمتش رفتم و محکم بغلش کردم ولی اون هیچ عکس العملی نشون نداد و داشت گریه میکرد 
+ باشه باشه آروم باش 
همش سعی میکردم ارومش کنم ولی فایده ای نداشت فقط باید از اینجا میبردمش 
+ادرین بیا بریم 
دستشو رو شونم گذاشتم و بلندش کردم و در سمت راست ماشین یعنی بغل دست راننده رو باز  کردم و اونجا نشوندمش خودمم رفتم پشت فرمون نشستم و از اونجا دورش کردم

بعد چند مین به خونم رسیدیم و هر دو از ماشین پیاده شدیم فکر کنم هنوز تو بهت اون اتفاق بود نمی‌دونم اگه بفهمه من مرینتم چه ریکشنی نشون میده خوشحال میشه ، عصبی میشه ، ناراحت میشه ......واقعا نمی‌دونم چیکار می‌کنه

+ادرین اونجا بشین من الان یه چیزی واست میارم بخوری حالت سرجاش بیاد

_باشه مرسی 
+خواهش میکنم 
چند مین طول کشید تا آب پرتقال رو بگیرم و واسش ببرم امروز باید بفهمه من مرینتم

آب پرتقال هارو واسش بردم چند دقیقه هی این پا اون پا کردم تا تهش شروع کردم به گفتن ماجرا
+ادرین 
_بله 
+من.......
_تو چی
+من مرینتم 
و زد زیر خنده 
_داری شوخی می‌کنی 
+نه کاملا جدیم 
_تو امکان نداره مرینتم باشی 
+چرا داره چون واقعا خودم هستم 
عصبی از جاش بلند شد 
_یه بار دیگه منو جای مرینتم جا بزنی طوری میزنمت که قبلتو گم کنی(آقامون غیرتی شد )

...............

اینم از این پارت 

امیدوارم خوشتون اومده باشه 

برای پارت قبلی هم که لایک و کامنت زیاد نداشتین

لایک و کامنت فراموش نشه❤️