ارباب زاده فصل دوم پارت ۶
..................
به سمتش رفتم و محکم بغلش کردم ولی اون هیچ عکس العملی نشون نداد و داشت گریه میکرد
+ باشه باشه آروم باش
همش سعی میکردم ارومش کنم ولی فایده ای نداشت فقط باید از اینجا میبردمش
+ادرین بیا بریم
دستشو رو شونم گذاشتم و بلندش کردم و در سمت راست ماشین یعنی بغل دست راننده رو باز کردم و اونجا نشوندمش خودمم رفتم پشت فرمون نشستم و از اونجا دورش کردم
بعد چند مین به خونم رسیدیم و هر دو از ماشین پیاده شدیم فکر کنم هنوز تو بهت اون اتفاق بود نمیدونم اگه بفهمه من مرینتم چه ریکشنی نشون میده خوشحال میشه ، عصبی میشه ، ناراحت میشه ......واقعا نمیدونم چیکار میکنه
+ادرین اونجا بشین من الان یه چیزی واست میارم بخوری حالت سرجاش بیاد
_باشه مرسی
+خواهش میکنم
چند مین طول کشید تا آب پرتقال رو بگیرم و واسش ببرم امروز باید بفهمه من مرینتم
آب پرتقال هارو واسش بردم چند دقیقه هی این پا اون پا کردم تا تهش شروع کردم به گفتن ماجرا
+ادرین
_بله
+من.......
_تو چی
+من مرینتم
و زد زیر خنده
_داری شوخی میکنی
+نه کاملا جدیم
_تو امکان نداره مرینتم باشی
+چرا داره چون واقعا خودم هستم
عصبی از جاش بلند شد
_یه بار دیگه منو جای مرینتم جا بزنی طوری میزنمت که قبلتو گم کنی(آقامون غیرتی شد )
...............
اینم از این پارت
امیدوارم خوشتون اومده باشه
برای پارت قبلی هم که لایک و کامنت زیاد نداشتین
لایک و کامنت فراموش نشه❤️