پارتی از آینده رمان: past or future

♡ᴍᴀɴɪᴋᴀ♡ ♡ᴍᴀɴɪᴋᴀ♡ ♡ᴍᴀɴɪᴋᴀ♡ · 1402/05/24 14:32 · خواندن 1 دقیقه

سلاممم:)

اینم از پست جدید😎😎

خب می‌خوام از آینده رمان یه پارت بدم*-*

بزن بریم

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

بالاخره تموم شد...

اینبار هم من موفق شدم...

ولی آدم نمی‌تونه حدس بزنه چی در انتظارشه!

وارد اتاقم شدم و کنار پنجره‌ رفتم.به نور خیره کننده ماه نگاه میکردم.یاد زمانی افتادم که در کنار هم بودیم...زیر آسمانی که با ماه و ستارگان تزیین شده بود قدم می‌زدیم...زمانی که حتی کوامی نداشتیم ولی باز هم کنار هم بودیم...خیلی زود گذشت خیلی.

بعد از گم شدن ناگهانی بانوم هر شب دنبالش میگردم ولی هیچ سرنخی ازش نیست.

++++++++++++++

ناگهان صدایی در اتاق پیچید:میخوای دوباره ببینیش؟

آدرین سر جایش خشکش زده بود!

با صدایی آرام گفت:آره...تو کی هستی؟

ناشناس:به زودی متوجه میشی...! میتونم بهت بگم الان دقیقا کجاست و داره چیکار می‌کنه ولی باید بهم یه چیزی بدی!

آدرین:چی میخوای؟ هر چیزی که باشه بهت میدم!

ناشناس:حتی قدرتت؟

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 

یاح یاح یاح یاح 😼😼

اینم از پارت آینده:)

خب حتما متوجه شدید که آدرین دنبال لیدی باگ بود(:

فردا دو پارت میدم^^

فعلا