دختری با قلب شکسته p4 💔

🥺🫀niyaa 🥺🫀niyaa 🥺🫀niyaa · 1402/05/24 01:51 · خواندن 3 دقیقه

سلام ببخشید که طول کشید اما متاسفانه من تا پنشنبه میمونم اینجا دارم روانی میشم بدون نت

خلاصه که دهنمون سرویس شد انقد چایی شربت خرما... 

این مهمونای به ظاهر عذادار هم که همش از منو الیا و میلاد و مجید و مهدی تعریف می کردن که اخر گفتن پاشید اسفند دود کنید... 

بلاخره مهمونا پاشدن رفتن ماعم از خستگی بعد از جارو برقی زدن گرفتیم خوابیدیم.. 

بازم از زبون مسی.. 

با اب یخی که روم ریختن جیغ زدم چشامو واکردم و تند تند نفس میزدم میلاد و الیا رو میدیدم که دارن دورو برمن سروصدا می کنن

الیا:

من و چندتا از پسرای فامیل مسی نشسته بودیم که مهتی داش مسی با ی کاسه اب یخ که قالب یخ هم توش بود رف بالا سر مسی. کاسه رو خالی کرد رو سر مسی، مسی با جیغ بیدار شد تند تند نفس میزد و معلوم بود ضربان قلبش رفته بالا منو مجید و میلاد سریع رفتیم بالاسرش

میلاد. قرص تپش قلبش کجااااااس؟ 

الی. من نمی دونم تو کیفش بود

میلاد. مجید بدو ی لیوان اب بیارررر

میلاد رف بغل مسی نشست و بغلش کرد 

میلاد. مهسا مهسا دورت بگردم پاشو چیزی نیس اروم نفس بکش بیا این قرصو بخور 

مسی تو همون حالت شروع کرد به گریه کردن

مجید. دورت بگردم پاشو برو حموم گریه نکن الان یخ میزنی کولر هم روشنه

پیمان. چی شده 

مهتی. 😈

میلاد. مهتی خدا لعنتت کنه

قدرت. این دختر بدبخت تکه تو چرا انقد اذیت ش می کنی باباجان؟ 

مهتی. باباجان شوخی کردم باش

زندایی سهیلا. شوخی کردی دختره داشت از ترس میمرد؟ 

مسی. الیا

_جان

مسی. کمکم کن برم حموم 

_بیا بریم مثلا خاله گفته بود من حواسم بهت باشه الان سرما میخورییییی! 

مسی رفت حموم اومد... 

مسی.. 

لباسامو پوشیدم رفتم تو پذیرایی موهامو که شونه کرده بودم تقریبا خشک شده بود یکم پایینش خیس بود. 

اذر. ای جان مهتی چرا دخترمو اذیت میکنی؟ 

مهتی. من برم محو شم تا بیشتر بهم گیر ندادید

الیا بغلم کرد.گوشی بگیر جولیکا نگرانته

_مگه به اونم گفتی؟ 

الی. چیکار کنم خوب؟ 

_رو بلندگوعه؟ 

الی. اره

_الوو؟ 

جولیکا. مسیییییی دورت بگردم خوبی؟ 

_جانم؟ 

جولیکا. شرمندتم منو ببخش که به واکتس زدنات گیر دادم پاشو بیا من خودم مراقبتم

_مگه چیشده؟ 

جولیکا. چی شدههههههه تو نمی دونی چقدر بدنت حساسههههه؟ نباید مراقب خودت باشی؟ چرا انقد به خودت شک وارد می کنی؟ گوشی رو بده من به اون داداشت بگم اگه تورو اذیت کنه سربه تنش نمی ذارممممم

_جولیکا اشکالی نداره داداشمه❤️

جولیکا. خاک تو سرت با این بلایی که سرت هم اورده بازم میگی اشکالی نداره گوشیو بده خاله می خوام زیرابتو بزنم

_باشه مامان بیا جولیکا کارت داره

مامان. الو؟ سلام دخترم

جولیکا. سلام خاله جون خوبی خاله تروخدا ی چن وقت این دوتارو پیش خودت اینا دهن منو سرویس کردننننن

مامان. چرا مگه چیکار میکنن؟ 

جولیکا. خاله تا میان خونه واکتس میزنن درو دیوارو میسابن دسشویی رو می شورن هرماه خونه تکونی می کنن به ظرف شستن من گیر میدن میگن تمیز نمی شوری... خاله ما هر هفته 5 تا سفید کننده تموم میکنن من به اینا چی میتونم بگم؟ 

بابا. ایم اخلاقش عین مامانشههه

_خب دیگه بسه توهم کار داری خدافظ 

دیییدددددددددددد 📵

 خاله زری. پاشید حاضر شید دیگه باید بریم بهش زهرا

-چش


𝓐 𝓰𝓲𝓻𝓵 𝔀𝓲𝓽𝓱 𝓪 𝓫𝓻𝓸𝓴𝓮𝓷 𝓱𝓮𝓪𝓻𝓽

𝓽𝓱𝓮 𝓮𝓷𝓭