آرزو بودن با تو🫧𝐟𝟒 𝐩𝟖

𝙈𝙚𝙝𝙧𝙨𝙖 𝙈𝙚𝙝𝙧𝙨𝙖 𝙈𝙚𝙝𝙧𝙨𝙖 · 1402/05/23 13:00 · خواندن 2 دقیقه

فردا هم پارت میدم

 

 

از زبان مرینت

 

و کنار فلیکس نشستم و بعد رفتم تو اشپزخانه تا اب بخورم

 

از زبان فلیکس

 

مرینت رفت و منم دوباره رفتم تو پیج مری و یک عکس ازش دیدم تو ساحل و کامنتاش بالا بود و نگاه کانت تا کردم و یکی بهش گفت: جیگر کی بودی تو و بعد رفتم تو پیج کسی که اینو به مرینت گفت و رفتم تو پیجش و اره ادرین اگرست بود و همش از ماشین گذاشته بود و از پیجش رفتم بیرون و تو کامنتا بودم که یک دختری گفته بود: مری سریع بهم زنگ بزن و بعد رفتم تو پیجش و اسم الیا سزار بود میشناسمش دوست مرینته و تو پستاش بودم و که تو تا پست از مرینت و ادرین بود و زدم رو یکیشون و چن تا عکس بود از مرینت و ادرین و خواب بودن تو بغل هم بودن اخخ چندش ها و زدم رو اون یکی پست و اسلاید اولی یک عکس بود و اخخخخ باهم لب دادن حالا ببین چجوری مرینت رو بکشم حالا ببینید و رفتم اسلاید دوم و فیلمش بود ایشششش و گوشیمو اروم انداختم رو مبل روبه رویی و داد زدم: مرینننتتتتتتتتتتت و مرینت اومد

 

از زبان مرینت

 

فلیکس صدام کرد و منم رفتم کنارش و گفتم: چیه چی میگی

 

و فلیکس بلند شد و گوشیشو اورد و بهم یک فیلم نشون داد اون فیلم همونی بود که ادرین منو بوسیده بود داخل جزیره وااایی فاتحم خوندست الانه کشته میشم و بلند بلند نفس میکشیدم 

 

من: ب.ب.ب.ی.ی.ن این.ن.ن.......... 

 

فلیکس: کاریت ندارم فقط چند وقته ازدواج کردی

 

من: دو ماه نیم 

 

فلیکس: خب چرا بهم زنگ نزدی من که میومد

 

من: 367,357,457,091 بار بهت زنگ زدم

 

فلیکس: باشه ولی چجوری باهم اشنا شدی

 

من: تو دانشگاه

 

فلیکس: شتره مخالفتی نکرد

 

من: شتر کیه؟ 

 

فلیکس: الکس

 

من: الکس هم مخالفت میکرد ولی ادرین ول کن نبود ما دو ماه نامزد بودین البته دوست بودیم

 

فلیکس با خنده: چی میگی من 3 سال با ژینوس نامزد یا حالا دوست بودیم

 

من: سوال دیگه ای هست؟ 

 

فلیکس: اره

 

من: بگو سوالتو

 

فلیکس: میای بغلم؟ 

 

و منو کشید تو بغلش خیلی خیلی دلم براش تنگ شده بود خیلی کم میدیدمش و همون جوری که تو بغلش بودم گفت: بریم بیرون؟ 

 

من: خودت که میدونی برام خطرناکه

 

فلیکس منو از بغلش جدا کرد: باشه

 

و فلیکس از جاش بلند شد که بره آب بخوره و یکهو

🟪💜🟪💜🟪💜🟪💜🟪💜🟪💜🟪💜🟪💜🟪💜🟪

 

ببخشید کم بود