وبلاگ لیدی باگ

ببخشید برا تاخیر 

از زبان مرینت 

من: میخوای دوباره بری

ادرین: اممممم خب من باید این بار با خانم ژینوس برم

ژینوس: اره با من هماهنگ کرده بودین ولی ما باید الان بریم 

ادرین: باشه خداحافظ دوستان فردا میایم 

و ادرین کلید خونه رو داد : با فلیکس برو خونه

و باشه گفتم و با فلیکس رفتیم خونه 

من: اینم خونه ما

و خسته بودم رفتم تو اتاقم تا بخوابم و متوجه شدم فلیکس داره دونبالم میاد 

و  باهم خوابیدیم و...... 

از زبان فلیکس

دونبال مری تا اتاقش رفتم و رفت رو تخت منم رفتم کنارش ولی نمیخواستم بخوابم و همش نگاش میکردم و با دستام گونه هاشو نوازش میکردم و از اتاق رفتم بیرون و رو مبل نشستم و فکر کنم مرینت یک پیجی داشته باشه و یکم گشتم و پیدا کردم

(تاحالا فکر کردی داخل اون دو ماه چه اتفاقی اوفتاده همون دو ماهی که تو پارت های اول بود)

فلش بک به اون دو ماه از زبان مرینت

تو مدرسه ادرین فکر میکرد نامزدشم ولی زیاد محلش نمیدادم و خب بهم میچسبید ولی در کل ازش خوشم نمیومد ولی کم کم داشت خوشم میومد ولی تا روزی که یک گردنبند خیلی خوشگل بهم داد ولی الکسم راضی نمیشد و هر روز بهم هدیه میداد و یک ماه گذشت و دانشگاه تمام شد ولی ول کن من نبود ولی خیلی ازش خوشم میومد و خیلی عاشقش بودم و باهم میرفتیم کافه و رستوران و باهم تو پارک ها قدم میزدیم و خیلی این روزا بهم خوش میگذشت و یک هفته بود ازش خبر نداشتم و تو این هفته دل تنگش بودم ولی به الکس درباره ادرین چیزی نگفته بودم تا روزی که با با حلقه و هدایا اومد دره خونمون منم نمیدونستم ادرین بود و به الکس گفتم درو باز کن و رفت و با دیدن ادرین الکس عصبی شد ولی یکم باهاش حرف زدیم و اروم شد منم حلق رو گذاشتم تو دستم ولی بازم الکس مخالف بود بعد این روز وقتی که از گردش با ادرین بزنیم برمیگشتم با الکس صحبت میکردم ولی بازم مخالف بود و با مامان بابام زنگ میزدم ولی اوناهم مخالف بودن و یک ماه دیگه هم گذشت و بلاخره راضیشون کردم و به ادرین زنگ زدم..........(بقیشو که خودتون میدونید) 

پایان فلش بک از زبان مرینت  

بعد نیم ساعت از خواب بیدار شدم و میخواستم برم بیرون ولی یکم سرد بود و رفتم سمت کمدم تا شالگردنی بردارم و چشمم به اون گردنبندی که تو دوران نامزدی مون بهم داد اوفتاد و اون گردنبند نقره ای بود و یک جمله روش نوشته بود 𝐈 𝐥𝐨𝐯𝐞 𝐲𝐨𝐮 

و برش داشتم و گردنم انداختمش ولی دیگه نمیخواستم برم بیرون و از پله اومدم پایین و کنار فلیکس نشستم...... 

🩵🩶🩵🩶🩵🩶🩵🩶🩵🩶🩵🩶🩵🩶🩵🩶🩵

ببخشید کم بود و نمیخوای نا قولی کنم ولی پارت بعدی رو حتما فردا میدم بایی