
تنهاp1

های امروز قرار هست بایک داستان جذاب در میون باشین
چند ماه خیلی تنهام همه رو از دست دادم
برای اینکه حالم بهتر شه میخوام به یک مهمونی شبانه برم دوست صمیمیم کاگامی هم استرالیا هست
شب مهمونی شبانه
M: هی ادرین
A:- ببخشید ولی شما
M: من همون دختریم که تو فروشگاه با هم آشنا شدیم
A: اوه فهمیدم همون دخترم زشت و بد سلیقه
M: اااااه یعنی چی حالم خوبه ؟
A: نه ولی حداقل بهتر از توهم
A: من باید برم کار دارم باید برم روی صحنه
M: باشه پبرو پسره ی دیونه
A: چیزی گفتی.
M: نه نه موفق باشه برو
اون پسر فقط از لحاظ ظاهری مهربون دلسوز بود ولی درونش یک پسر احمق بود
ادرین ادرین ادرین
نگاه همه دارن تشویقش میکنن
A: سلام به همه من امروز با کسی آشنا شدم که بهترین آدم روی زمین بود البته که همه ی خوبم ولی اون اسمش مرینت هست اون خیلی بامزه و گوگولی هست
چی منظورش منم وایییییی😶🌫️🥺🥺🥺😳
A:, تشویقش کنین تا برو روی صحنه بیاد
خب بچه ها از این جا به بعد داستان جذاب میشه کم نوشتم که اگر خوشتون اومد لایک و کامنت رو بزنین