بازگشت به آغوش تو #8
بفرماعیددد ادامه
.
شام رو خوردم و مشغول فیلم دیدن تو ماهواره شدم
همه خواب بودن و برقا خواموش فیلمه هم ک ژانرش
عاشقانه-درام در حال خوردن پاستیل نگاش میکردم و
حرص میخوردم ک یه دفه دیدم آرمین روی مبل نشست
بر خر مگس معرکه لعنت:/ یجوری مثل خر شرک ک ادای
گربه هرو در می آورد نگام میکرد ک دلم براش سوخت
-ب من پاستیل نمیدی؟:(
چرا بیا ور دار
بین اون همه پاستیل جورواجور فقط تنها پاستیل قلبو ور
داشت *_*
ک یهو فیلمه صحنه دار شدد
اوففف چ قلطی کردماااا
توی یه صحنهی ناگهانی که خودمم هنوز تو شوکم آرمین به
سمت من برگشتو لباشو روی لبام گذاشت آییی ک ار حرارت
لباش و بدنش گرمم شد با ولع میبوسید منم ک گیج گیج
شک ندارم ک تمام رژ توت فرنگیمو خورده بود :/ دیگه
نفسش تموم شده بود و لبامو ول کرد ولیی هنوز چشاش
خمار بود منم ک ظرف پاستیلمو ورداشتمو الفرارر
اصلا خوابم نمیبرد نزدیکای شیش بود ک خوابیدم با این
وضع نمیتونستم دانشگاه برم
________فردا______
#آرمین#
دیشب اصلا دست خودم نبود نمیخواستم اینجوری بشه
مامان بابا با خاله اینا صبح زود رفتن دنبال کاراشون فقط
منو کاترینا خونه بودیم ک اونم خواب بود یه دفعه به سرم
زد برم تو اتاقش چند تا تَقه به در زدم ولی جوابی نیومد در
اتاقو باز کردم کردم کاترینا در حالی که موهاش تو صورتش
بخش شده بود با یه تاپ بندی و شورتک بالای زانو خواب
بود نمیدونم چم شده بود فقط آهسته موهاشو از تو
صورتش زدم کنار پتوشو روش کشیدمو سریع رفتم بیرون
#کاترینا#
نزدیکای ساعت دو و نیم بود ک از خواب بیدار شدم دوباره
یاد دیشب افتادم کلی فکر و خیال زد ب سرم خدارو شکر
اتاقم هم حموم داشت و هم سرویس بهداشتی با ورداشتن
حولم به حموم رفتم بعد یه دوش نیم ساعتی بیرون اومدم
یه کراپ بنفش ک عکس خرس روش داشت پوشیدم با یه
شلوار برمودا مشکی(بالای مچ پا) به طرف کنسول آرایش
رفتم اول به پایین موهام ماسک مو زدم بعد به کمک شونه
با سشوار خشکشون کردم و سشوار رو تو کشو گذاشتم یکم
کرم به صورت و دستم زدم با زدن تینت گلبهی (دخترا ک
میدونی ولی واسه پسرا میگم تینت همون برق لب رنگیه😂)
کارم تموم شد آخ ک چقد گشنم بود با دیدن ماشید
آرمین(راستی سوتی ندادم آرمین اینا که اومدن ایران اول از همه ماشین خریدن😐😂)
از پنجره فهمیدم ک خونست........
لایک کنیددد لطفا خیلی بهتون خوش گذشته😂برای
پارت بعد ۲۰ لایک ۱۰ تا کامنت
بایی😂😐
-