
ناتالی مادر مرینت پارت ۲

اومدیم با پارت ۲ برو ادامه مطلب
فلش بک ۱۵ سال پیش
ناتالی
همسرم ادوارد ماه پیش از دنیا رفت
من یه دختر ۲ ماهه دارم که اسمشو گذاشتم
مرینت . طلبکارای همسرم دست از سرم بر نمی دارن
چون تصمیم گرفتن بجای پول دخترمو بکشن
مجبور شدم مرینتو بزارم دم در شیرینی پزی
دوپن چنگ . و یه کاغذ که روش نوشتم مرینت تا بدونن اسمش چیه .
شیرینی پزی
اونا بچه نداشتند. تام. عزیزم ناراحت نباش
سابین . آخه ما هیچ وارثی برای اموال مون
نداریم.
(ادامشو نويسنده میگه )
صدای زنگ در اومد وقتی درو باز کردن شگفت زده
شدن . نمیدونستن این بچه از کجا
اومده ولی بزرگش کردن
ناتالی
گریه کنان از پیش دخترم رفتم یه کار پیدا کرده بودم
و روز اول میرم سرکار
رئیسم گابریل آگرست هست
(حالا من میگم )
گابریل اونو به خدمتکاری قبول کرده
اون هیچ نمی خواست ناتالی
چیزی از این زمان
یادش بمونه
ناتالی رو شست و شوی مغزی داد
پایان فلش بک
عه تموم شد
بیچاره ناتالی هیچی یادش نمی یاد
(صلوات)
بای بای