
ناتالی مادر مرینت پارت ۱

اومدم با پارت ۱
آدرین
صبح بود بیدار شدم از صبح چند تا سوال
ذهنم رو درگیر کرده بود واسه همین رفتم تا
از ناتالی بپرسم من . ناتالی تو ازدواج کردی؟
ناتالی. بس کن آدرین
آدرین . بچه داری ؟
ناتالی . حالا چیشده کارآگاه بازی در میاری
آدرین. آخه خیلی شبیه هم کلاسیم مرینت هستی .
ناتالی . من نه بچه دارم نه ازدواج کردم
خانه مرینت
سابین . خب عزیزم ما برای چند روز میریم
سفر
مرینت . خدا حافظ مامان و بابا
( و رفتند )
مرینت . تیکی اون صندوقچه چیه بنظرت بازش کنیم ؟
تیکی . نه
مرینت. ولی من بازش میکنم
(بازش کرد )
مرینت. این چیه ؟ توش نوشته
مامان و بابا هیچوقت بچه دار
نشدننننن ؟ ( الان میمیره ؟) ( نه بابا )
فلش بک به ۱۵ سال پیش
ناتالی ..........
عه تمومید
پایان پارت ۱
لایک و کامنت فراموش نشه ♡♡♡♡