وبلاگ لیدی باگ

سلام اگر پارت های قبل رو نخوندین می تونید از تریث برچسب پا ت های قبل رو بخونید لطفا پارت ها رو به ترتیب بخونید.

بریم ادامه مطلب

آدرین و نینو ترسیده بودن که چند تا پلیس اومدن و با دیدن اونا سریع دستگیرشون کردن و بردنشون به اتاق باز جویی.

_چرا داخل همه صحنه های قتل هستید این کار شما خیلی مشکوکه.

آدرین:من که گفتم دنبال قاتل هستیم.

_منم گفتم که دیگه داخل کار پلیس دخالت نکنید.

آدرین:این دستگاه ثل بت می کنه که دروغ نمیگم.

_می که اونقدر باهوش باشه که هیچ ردی به جا نزاره ۱۰۰ درصد می تونه این دستگاه رو فریب بده.

آدرین:پس من چکار کنم.

_تو و دوستت به بازداشت گاه میرید تا دادگاه درباره شما تصمیم بگیره فعلا یکی از اینا رو بخورید تا سلامت روانتون حفظ بشه.

آدرین و نینو اونا رو خوردن و مثل آرامش بخش آرومشون کرد بعد از اون به اونا دستبند زدن و بردنشون به بازداشت گاه و بعد از چند ساعت اونا رو به دادگاه بردن چندتا ربات پلیس تا دادگاه اونا رو بردن وارد دادگاه شدن و یه قاضی ربات اونجا بود تقریبا بیشتر کار ها رو هوش مصنوعی انجام میداداونا بردن جلو خبرنگار های زیادی اونجا بودن و همش عکس می گرفتن اخبار به طور زنده دادگاه رو داشت پخش میکرد اونا رو به جایگاه بردن قاضی دادگاه رو شروع کرد و گفت:آقای آدرین و نینو شما به قتل ۴ نفر مذموم هستید همه اونا به یک شکل کشته شدن و روی بدنشون شکل آدمک خندان و کلمه V و 12 حک شده آقای آدرین شما همه این افراد رو قبل از مرگ دیده بودید چه دفاعی در این باره دارین؟

آدرین:همه اونا رو اتفاقی دیدم به جز فیلیکس که باهاش دوست بودم و آخرین نفر من اون رو هیچ وقت ندیده بودم و اون خیلی شبیه من بود.

قاضی:منظورتون از آخرین نفر چیه؟آخرین نفر اصلا شبیه شما نبود!

نینو:اما او..

_من از شما سوال نکردم نوبت شما هم میرسه.

آدرین:اما اون کاملا شبیه من بود و با من مو نمیزد.

_به این تصویر که داخل صفحه نمایش پشت سرم نشون داده میشه نگاه کنید.

روی صفحه نمایش عکس فیلیکس رو نشون داد و بعد قاضی گفت:همینطور که می بینید آخرین مقتول اصلا شبیه شما نیست.

آدرین:اما آخرین نفر یکی دیگه بود.

_اون پلیس ها میگن که هیچ کسی مشاهده نشده.

آدرین:اما شما با دیدن اون جنازه ما رو گرفتید.

قاضی:داستان ساختگی فقط باعث بد شدن وضعیت شما میشه ما بخاطر درخواست ربات های کارآگاه شما رو دادگاهی کردیم.

آدرین گیج شده بود و نمی فهمید که منظور اونا چیه و گفت:من نمی فهمم ماجرا چیه.

_فردا یکم استراحت کنید فعلا از نینو سوال می پرسیم آقای نینو شما چه دفاعی در این مورد دارین؟

نونو:منم مثل آدرین نمی فهمم منظورتون چیه!

یکی از خانواده های قربانیان بلند شد و با عصبانیت به سمت نینو رفت پلیس ها اون رو گرفتن و اون با عصبانیت می گفت:چی می گی گرفتین عزیزان ما رو کشتین و خودتون رو به اون راه میزنید.

پلیس ها اون رو به زور بردن بیرون دادگاه و بعد از اون قاضی گفت:چیز دیگه ای برای گفتن ندارین؟

آدرین و نینو گیج شده بودن و سرشون رو رو به زمین گرفته بودن و به زمین خیره شده بودن قاضی که حرفی از اونا نشنید گفت:شما اعدام می شید به همون شکلی که قربانیان رو کشتید.

آدرین و نینو نمی دونستن چکار بکنن و فقط سمت قاضی التماس می کردن که چندتا پلیس برای بردنشون اومدن خبرنگار ها همه شروع به عکس گرفتن کردن و اخبار داشت به شکل زنده اونا رو نشون میداد هیچ راه فراری نداشتن و نمی دونستن چکار باید بکنن همون لحظه صفحه نمایش روشن شد و داخل تمام شهر صفحه های نمایش اون تصویر رو نشون میدادن یه صفحه تاریک بود که یه تصویر صوت روی اون بود و یه نفر شروع به حرف زدن کرد با صدایی که تغییر داده شده بود.

امیدوارم کهاز این پارت لذت برده باشین تا پارت بعد لطفا لایک کنید و کامنت بزارید فعلا😘😘