بلاخره 💊 پارت 28

bahar:) bahar:) bahar:) · 1402/05/11 20:36 · خواندن 2 دقیقه

سلام سلاممممممم برین ادامه ما اومدیم :)

 

از زبان آدرین:

 یه بطری و فلفل آوردم 

دیدم مرینت لباس هاش رو درآورده منم مال مال خودم رو در آوردم به مرینت گفتم بر گرد اونم برگشت بطری رو کردم توش جیغ کشید مرینت چته آدرین سک^س کلش درد داره پس ببین اگه دوباره جیغ بزنی مجازات میشی 20 شلاق میزنمت😌

فلفل قرمز رو زدم به کص&ش

از زبان مرینت:

فلفل قرمز رو زد به کصم منم نمی تونستم جیغ بزدم بخاطر همین بالشت رو گاز گرفتم

از زبان آدرین: (✿◕‿◕✿)

دلم برا مرینت سوخت و با آرامش گفتم : میخوای دیگه نکنیم؟  گفت : آره لطفاااااااااا

گفتم:  برو حموم

از زبان مرینت : 

 رفتم حموم

 

از زبان آدرین:

میخواستم مرینت رو سوپرایز کنم رفتم یه کیک توت فرنگی خریدم خونه رو تزیین کردم

منتظر مرینت بودم که یهو با لباس دامن دار قرمز و سیاه اومده چه خوشگل شده بود

اومد بغلم و بهش گفتم این سوپرایز اصلی نبود

و بهش یه جعبه دادم

که توش یه گردن بند ماه بود

فلش بک : ⌛⌛

رفتم به یه طلا فروشی🥇

واسه پارت بعدی

 25لایک و

 35 کامنت

 تا پارت بعد باییییی

یوکی چان : به اندازه کافی منحرفی بود :) merinette : بله بله 😌

لباس و کیک مرینت

بچه ها ببخشید دیر شد