خودتو گول نزن تو دوسش داریp6
بزن ادامه😍
داشتم با آجیم حرف میزدم که ناگهان دیدم دستاش داره تکون میخوره سریع داد زدم دکتر دکترررررر
ای وای حواسم نبو خودم دکترشم چقد هولم من دیگه(😆)
به پرستارا گفتم سریع وسایل مربوطه رو بیارن (ببخشید درحال حاضر دکتر نیستم وسایلو نمیدونم😐)
۱ ساعت بعد
لوکا
مرینت: آب آب بدید تشنمه
لوکا: لطفا الان آب نخورید براتون خوب نیست
بعد یکم دستمال خیس به لبش زدم
نمیدونم چجوری بهوش اومد یعنی حرفای منو شنیده؟بزار از خودش بپرسم ولی الان نباید رابطمون رو لو بدم حالش بد تر میشه
+ ببخشید میشه بگید چجوری شد بهوش اومدید صدایی چیزی شما رو اینجوری کرد که واکنش نشون دادید؟
_نمیدونم یه چیزی حس کردم ولی هیچی یادم نمیاد
+ خداروشکر
_ بله؟؟
+هیچی هیچی
آدرین بغل دستم وایساده بود بهش گفتم:
خانم مرینت باید شیمی درمانی بشن که حدود یک ماه طول میکشه عوارضش روهم که میدونید ریزش موی سر و ... ازن قبایل
آدرین
وقتی اینارو میگفت اصلا دست خودم نبود فقط میخواستم اشک بریزم من چجوری میتونم کمکش کنم؟؟
۱۵ روز بعد
مرینت
درحال انجام شیمی درمانیم
نمیخوام آدرین منو ببینه با این سر و وضع نه موی سری دارم نه ابرویی؟هق هق هق( درحال گریه کردن)
نینا:خاله دریه نتن(خاله گریه نکن)
نینا هم اتاقیم بود یه بچه ی ۴ ساله اون خیلی سرسخته مثل من نیست هعی
مرینت:باشه عزیزم میدونی من آدرینو خیلی دوست دارم همون پسر خوشتیپه که موهاش زرده و چشاش سبز
فقط نمیدونم چجوری بهش بگم
۱۵ روز بعد
.......