عشق هیجانی پارت ۲ فصل ۲

ک ک ک · 1402/05/07 19:19 · خواندن 3 دقیقه

کاور را بروز رسانی کردم 😍 بپر

مرینت،: تیکی چیکار کنم دارم پرت می شم پایین 

تیکی :نمیدونم فکر کنم کارت تمومه

مرینت: وای......

مرینت:چی شد من مردم ؟! هان 

نینو : آدرین به ما پیام صوتی داد برا همین ما بالشت و پتو را آوردیم تا تو نمیری 🙃🙂

مرینت:آدرین کو ؟!

آدرین: برین کنار وهو خیلی باحال بود 

مرینت :آره خوب بود ولی بعدش قبل له کردن من بهم بگو

📱🔔

نینو:الو بله آقای شهردار چی ؟! ۲ ماه !! ولی آخه آه باشه باشه ممنون همون فرست کلاس خوبه مرسی ممنون بای 

مرینت:چی شده باز ؟!

نینو: مرینت راستش باید من و تو و آدرین و آلیا باید بریم نیو یورک برا ۲ماه اونجا شرکت جهانی فیلم پرنده ی الماس ۲ شخصیت اصلی فیلم و تهیه کننده و کارگردان را برا یه کارایی می خواد آقای شهردار برامون بلیت فرست کلاس هواپیما را گرفت فردا  دیگه می ریم 

مرینت: پس ۲ ماه  دوستان و گروه را نمیشه دید 

آلیا: آره بده ولی به لطف واتساپ و ایتا می تونیم  تماس تصویری بگیریم 

مارینت : خب پس باید خداحافظی کنیم چون دیگه نمی تونیم بیایم اسم گروهمون را می زاریم .... الماس فیلم (نینو،مرینت،آلیا،آدرین)

DV همون الماس فیلم : پس ما دو ماه دیگه میایم خداحافظ بای بای دوستون داریم 

آلیا با مارینت به طرف خونه مرین رفتند نینو و آدرین هم خونه ی آدرین ( اینجا بجای پدر آدرین مامانش زنده است ) 

آلی: من وسایل دو ماه را جمع‌آوری کردم تو این ساک بزرگ تو چی ؟ فردا باید بریما!

مرینت : این را می یارم این این و این خوب خوبه 

آن طرف در خونه ی آدرین 

آدرین : مامان این دوست منه مد دو ماه تو آمریکاییم میشه اون اینجا بمونه 

امیلی: حتما پسرم ولی من دلم برات تنگ میشه ! میشه حرف شب بهم زنگ بزنی !! 

آدری: آره حتما 🙂

فردا 

Dv : خداحافظی بچه ها مراقب خودتون باشین دوستون داریم  بای

مرینت ؛ خوب اینم صندلی 

نینو : نخیر خانم....بیا آهان..  این مال ماست 

(این مال وقتی که تکنولوژی خیلی پیشرفت کرده  گفتم که ۲۰ سال گذشت تو یکی از پارت ها گفتم)

مارینت: وای 😍🥲⚡️

آدرین: خفنه مگه نه ؟؟

مارینت: خب باید جدا شیم 

هر کدوم تو یه اتاق رفتن 

مارینت : عالی نیست تیکی لرو اونجا و ماکارون بخور البته همتون کوامی جونا منم میرم تو این استخر آخيش 

چه حالی می ده این دکمه چی ‌کار می کنه؟! وای جکوزی چه خوب . های وای یه خورده شامپو هم بریزیم خوبه 

آنسوی به طرف اتاق آدرین 

آدرین: این عالیه من که خوش شانسم 

پلگ : آدری اینجایی پنیرای مرینت تموم شد اومدم لینجا پنیر بخورم گفت می تونی فعلا حلقتو داشته باشی 🙃

آدرین : ممنون پلگ خب بشین و از پنیرت لذت ببر آخيش رو تخت نشستنم خوبه وا 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آه تموم شد 

چرا لایک و کامنت آنقدر کمه ؟! دوست ندارید که ادامه ندم لایک بالای ۲۰ تا لطفا 🥲