غم عشق P9

Viana Viana Viana · 1402/05/04 22:10 · خواندن 1 دقیقه

اینم ار پارت بعد 

ک:بچه ها حالا چی کار کنیم 

م:هیچی خواهرم از دست رفت 

آلیا : عه فاز منفی نده 

آدرین: بچه ها بسه دیگه دوا نکنید عه 

دکتر :همسر و برادر ایشون کجا هستند 

آ و م : بله بفرمایید 

دکتر : خوش بختانه مشکلی پیش نیومده فقط سرشون شکسته ولی هنوز به هوش نیومدن وقتی به هوش آمدند خبرتون می کنیم و می توانید برید 

آو م : ممنون دکتر 

ل : خدا روشکر به خیر کزشت 

ن : چی چی به خیر گذشت سرش شکسته ها 

م : یعنی چی می شه 

آنیا: هیچی حالش خوب می شه 

م :😢😢😢😟😟

ک : بچه ها من می رم به مرینت سر بزنم

کلویی : منم مییام 

ک:باش 

آلیا :همه می ریم 

پ: فقط برادرشان و همسرش می توند برند داخل 

آ وم : بله بچه ها ما الان می یام 

بچه ها:باش 

 

 

 

 

 

 

 

 

م: آی قربونت بشم من چشمات رو باز کن خواهرم (با گریه)

آ : مرینت من رو ببخش ببخش 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بای بای تموم 

چون پارت بعد پارت آخره شرت داره 

۱۵ لایک ۱۵ کامنت 

بوس بوس