منو یوکی چون اومدیم با پارت ۳ ستاره ی عشق برو ادامه مطلبه
بستنی هامون رو خودیم میخواستم برم که آدرین دستمو گرفت و گفت فردا ساعت 6 بیا منم قبول کردم رفتم خونه گرفتم خوابیدم صبح بیدار شدم رفتم صبحونه خوردم «نکته امروز تعطیله» دیدم آلیا زنگ میزنه جواب دادم آلیا گفت بیا بریم پارک یه کم باهم بحرفیم رفتم سر میز آرایش ریمل و رژ صورتی زدن یه شلوار جین صورتی و یه تاب پوشیدم و رفتم انقد با آلیا حرف زدم ساعت 4 شد رفتم خونه یه دوش گرفتم رژ گونه ی قرمز و یه رژ صورتی پر رنگ زدم و رفتم به اون آدرس آیفون رو زدم اونجا خونه نبود که قصر بود یهو دیدم آدرین نشسته بود منو نگاه میکرد آدرین بهم گفت بیا تو منم رفتم تو آدرین به ناتالی گفت برامون یه کیک شکلاتی و یکم توت فرنگی بیاره منم گفتم رازی به زحمت نیست بعد آدرین زد زیره خنده منم گفتم کوفتتتتتتت ناتالی از اون ور میخندید و میگفت آفرین آفرین دعوا تموم شد من و آدرین کیک هامون رو خوردیم رفتم وسایلمو جمع کنم که برم آدرین گفت بازم بیا منم گفتم باشه بعد زدم بیرون
خب این پارت هم تموم شد امیدوارم خوشتون اومده باشه و این پارت رو یوکی چان نوشته اگه کم بود به یوکی چان بگید و اگه پارت بعد رو میخواین ۵۰ کامنت ۲۰ لایک تا پارت بعد خدانگهدار