حسی به نام عشق
فصل دویوم قسمت شیشم
مرینت
با آلیا نشستیم و ی چیزایی بهش در مورد عشقم گفتم ولی نگفتم اون کیه (بی تربیت رفیقته چرا بش نمیگی/دلم میخواد اصن به تو چ.../نه نه نه نه نه اشتباه کردی عمویی من نویسنده ام پس نمیزارم حرف اضافی بزنی🤡) انتظار داشتم خودش بفهمه بعد ی چرت و پرتایی گفت (حوصله ی دوباره نوشتن ندارم برین پارت قبلو بخونین) و بعد گفت شیطون نکنه عاشقه لوکا شدی؟ منم گفتم عهههههههههههههههههههههه آلیا این اشتباه رو هیچوقت دیگه مرتکب نشو من هیچوقت عاشق یک پشکل نمیشم اونم آبیش
گفت پس کی فهمیدممممممممممممممممم
کسانی که پارت های قبل رو خوندن با اینجا آشنا هستن اسمش اذیته درون پارتی هست
آلیا گفت فهمیدمممممممممممممم عاشقه آدرین شدی شیطوننننننننننننن منم گفتم چه عجب بالاخره خانوم متوجه شدن آلیا هم داشت جرررررررررررر میخورد از خنده بش گفتم چه مرگته گفت هیچوقت فکر نمیکردم کسی که به یکی دیگه بگه بوفالوی بیشعور طلایی کمی متمایل به سبز بعد عاشق همون بوفالو بشه منم گفتم زهر مار اونم دیگه ساکت شد بعد گفتم چن روز دیگه میخواد بره لندن بعد منم میخوام ی جوری به باباش بگم که یا اون نره سا باید با من بعد از فوق لیسانس و این زهرماریا با هم بریم آلیا گفت یعنی با ی بوفالو میخوای بری سفر منم ی فحش بهش دادم (توجه بچه تو وب هست فحشه به درد بچه ها نمیخوره) بعد ساکت شد و گفتم اگر ی بار دیگه اینجوری در مورد عشقه من حرف بزنی...... خودت میدونی چیکارت میکنم اونم گفت باش گفتم راه حلی داری گفت نه ولی یچیزی میتونم بت پیشنهاد بدم برو تو این روزای تعطیل بتمرگ تو خونتون در موردش فکر کن منم گفتم باش بعد خدافظی کردیم و رفتم تو خونه و فقط فک میکردم تا اینکه ی فکری به ذهنم رسید (نمیگم)...
عه تمومید
خب خسته شدم لایک و کامنت های زیادی میخوام
کجا میری بی ادب لایک کن و کامنت بزار وگرنه شکارت میکنم
GOOD BYE 👋🏻