You are my whole world(Part 1)
سلام این اولین رمانم تو این وبلاگه
اسمم آنیا هستش
موضوع میراکلس هستش. عاشقانه. و یه شخصیت جدید به اسم گوئن وجود داره که یه جورایی شخصیت مکمله.
برا خوندن رمان بزن رو ادامه
g :Start playing one
گوئن:
بالاخره از شر مدرسه قبلی خلاص شدم. ولی خوب تاوان داشت مثل اخراج شدن و کبود شدن زیر چشم. ولی مهم نیست بالاخره از شر جنی و فرانک راحت شدم.
اینطوری نمیشه بذارید خودمو معرفی کنم من گوئن استیسی دختر ۱۶ ساله اهل پاریس هستم که خب بهم میگن شیطان بزرگ نمیدونم چرا ولی از نظر بقیه خیلی شر و شیطونو اذیت کنم. چالشهای جدیدی قراره تو مدرسه جدید داشته باشم
خودتو اماده کن مدرسه ی فرانسوادپوند...
روز اول مدرسه:
مرینت:
وای خدایا دوباره مدرسه شروع شد کلویی و لایلا و ادوارد. بین این دو تا دختر عجوزه یه دونه پسر رو مخ کم داشتیم که اونم اضافه شد
بزارید خودمو معرفی کنم من مرینت دوپینگ چنگ ۱۶ ساله اهل پاریس هستم امسال قراره یه سال دیگه رو توی مدرسه شروع کنم من عاشق مدرسم. کسایی که بخوان اذیتم کنن روم میتونم تحمل کنم ولی کسایی که مثل ادوارد رقیب درسیم بشن و نمرههامو خراب کنن و پایین بکشن اصلاً...
ساعت ۷:۳۰ صبح مدرسه:
گوئن:
وارد مدرسه شدم آخ که چقدر دلم میخواد یکیو پیدا کنم تا آخر سال اذیتش کنم که همه حساب کار دستشون بیاد بفهمن با کی طرفن. هرچند که مامان گفته سعی کن دوست پیدا کنی. سعیمو میکنم ولی هیچ قولی نمیدم با کسی دوست بشم. رفتیم سر کلاس. زنگ مزخرف زیست شناسی تموم شد و رفتیم حیات خوب خانم استیسی حالا وقتشه خودتو نشون بدی. اول از یه دختره شروع کردم. تو کلاسمون بود اسمش مرینت بود رفتم سمتش و یه کاغذ مچاله کردم و سمتش پرت کردم. رو بهش کردم و گفتم:
g: اخ ببخشید چیزید شد(با تیکه)
m:(باخونسردی) اشکالی نداره حتما حواست نبوده.
g:(با خودش) خفه بابا (نویسنده: بد دهنی به اخلاقش اضافه شد)
m: اسم من مرینته اسم تو چیه
g: اونش به تو مربوط نیست
گوئن:
اینو گفتمو رفتم. فکر کنم سوژمو برای اذیت پیدا کردم.
مرینت به الیا که کنارش بود:
m: این دختره خوب بود حالش
A: ولش کن دختر بریم سر کلاس الان دیر می شه.
گوئن:
داشتم می رفتم سر کلاس که به یکی خوردمو جزوه هاش ریخت زمین.
بهم گفت:....
خوب تموم شد.
ببخشید اگر به نظرتون خوب نبود.
امیدوارم که دوست داشته باشید نظراتونو تو کامنتا بهم بگید
تا پارت بعد بترکونید خداحافظ