دزدیده شده ( * ^ * )

🖤salma .ARMY🖤 🖤salma .ARMY🖤 🖤salma .ARMY🖤 · 1402/04/10 17:18 · خواندن 2 دقیقه

 پارت 4 

چند روز بعد.

از زبون مری 

دداشتم خونه رو تمیز می کردم که زنگ در رو زدن  

بوستیه گفت مرینت در رو باز کن

منم گفتم چشم 

رفتم در و باز کردم 

دیدم لوکا این جاست  علامت ادرین @

* لو لو کااا 

. مریی تون این جا چی کار می کنی 

* توواین جا چی چی کااارر می می کنی هاننننننن

.من دست راست   ادرینم بزرگ ترین بند مافیا 

.سلام داش 

@ سلام می بینم با خدمتکارم گرم گرفتی 

. چی خدمت کارت 

@ ارع 

. منظورت مرینته

@ عه پس اسمش مرینته

* بله ارباب من مرنتم

@ باشه بریم لوکا 

. اوکی 

و رفتن 

واییییییییییییییییییییییییی چقدر ارباب خوشگله روی  دست هاش تتو داره چشم های سبز رنگ مو های زرد 

زدم توی گوشم گفتم نه نباید عاشق بشی وگرنه اسیبمی بینی . 

از زبون ادرین 

رفتیم توی اتاق 

. وا مری اینجا چی کار می کنه! چه جوری اودععع این جا و .................................

@ وایسااااااااااااااااااااااااااااااا چقدر سوال می پرسی 

و همیه چیز برو براش تعریف کردم 

. اهان 

و یهو گوشیم زنگ خورد 

سم بود علامت سم !

! سلام ادرین 

@ سلام سم بگو 

! می گم فردا شب یه مهمونی دارم 

میای 

@ باشع 

! اگه میای با دوست دخترت بیا 

@ خدافظ 

و قط کردم 

. چی شده 

@ سم گفت فردا مهمونی داره و و ما با هم عوتیم و باید با دوس دخترامون بریم 

. چی ماکه دوست دختر نداریم 

@ می دونم اما باید روی سم ر کم کنیم 

بروبگو مرینت و کلویی بیان 

. باشه 

و رفت 

ادرین  توی ذهنش .

واییییییییییی مرینت چقدر خوشگله  مو های مشکی 

چشم های ابی لب  

وایییییییییییییییییی 

اما نباید عاشق شم وگرنه صدمه می بینم

 یهو لوکا با مرینت و کلویی  وارد شدن 

$* بله ارباب 

@ خب خب ما  به یه مهمونی دعوت شدیم اما باید با دوست دخترامون بریم 

اما ما دوست دختر نداریم پس 

مرینت تو نقش دوست دختر ...............................

عه تمومید 

چه می کنه سلما با دلاتون ها 

چه جایی قط کردماااااااااااااااااا 

لایک و کامنت فراموش نشود 

بایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی