آرزو بودن با تو🫧p3(طولانی)
بچه ها من خیلی خیلی زود به زود پارت میدم🌹
از زبان مرینت
دیدم آدرین داره نگام👀میکنه الکس نگامو دومبال👁 کرد و بدو بدو🪭🏃🏼رفت سمت آدرین رفت دست آدرین گرف و برد داخل دستشویی پسرانه🚽
از زبان الکس
آدرین بردم دستشویی و گفتم🗣
الکس(خیلی عصبی😡و داد):خوب گوش👂🏻کن به مرینت کاره نداشته باش فهمیدیی
آدرین:عشق ♥️جرم نیست من مرینت را دوس دارم.
دستش رو محکم نیشکون گرفتم
ادرین:آی آی باشه باشه غلط کردم
ولش کردم.
من(الکس):ولی بدون مرینت تو رو دوس نداره💘
آدرین:ولی من تو رو با یک دختر دیدم
من(الکس): این د دیگه به تو مربوط نیست
____________________________________________
از زبان مرینت🌹
آدرین و الکس آمدن بیرون آدرین ناراحت رفت کلاس🏫و هم به سمت الکس دویدم🏃🏼♀️ و...
من(مرینت):چی شد چرا آدرین ناراحته
الکس:برات مهم نباشه
بعد رفت تو کلاسش🏠من هم رفتم تو کلاسم اوستاد👨🏻🏫 نیومده بود به نینو..
من:نینو میشه بری پیش آلیا با آدرین کار خصوصی دارم
نینو:باشه🌹
نینو رفت به آدرین گفتم:چرا ناراحتی الکس بهت چی گفت.
آدرین همه چیزو گفت و از کمب مکث هم گفت:
آدرین:اع راستی من اونو با یک دختر دیدم سر پل⛲️
من(با تعجب):چ چی با کی اسم اون دختر کیه
آدرین:من نمیشناسم ولی الکس به دختره گفت دوسِت دارم دیگه نمی دونم تو زندگیت⭐️دخالت نمیکنم
رفتم سره جام نشستم
#از زبان مرینت بعد دانشگاه#
سوار ماشین🚘شدیم و راه افتادیم
الکس: چیزی شده چرا اخم میکنی
من:تو دختری رو دوس داری
الکس:آره
من:واقعا که کی رو دوس داری حالا
الکس:خب معلومه تو رو
من:مسخره بازی درنیار آدرین به من گفت که تورو با دختر دیده و تو به اون دختر گفتی دوسِت♥️ دارم تو کی رو دوس داری
الکس جواب نداد رسیدیم خونه🏠
۲ساعت بعد از زبان مرینت#
من(بلند): بیا ناهار بخور🍱
الکس آمد اون گل💐هم رو میز ناهارخوری دید
الکس(داد زد):این چیه اینو دیگه کی بهت داده
واییییییییییی یا خدا یادم رفت اینو بردارم.
الکس:مری نمیخوای جواب بدی
من:کسی که باید جواب بدی تویی اون دختر کیه👤
الکس:آمممم خب اون....
الکس بلند شد از سره جاش و رفت نشست روی مبل🛋
منم رفتم کنارش نشستم.
من:نمیخوای بگی کی بود
الکس:خب تو بگو کی بهت گل 🌷داد منم میگم کیه
من:اون گل🌷 کنار نامه✉️ سر تاقچه دیدم همون نامه ای که آدرین به من داد حالا بگو اون دختر کیه
الکس:خب خب آمممم اون کاگامی هست
(خب عکس کاور یک ربطی به داستان داره)
بلند شدم آرام آرام رفتم عقب و بعد دستم خورد به یک گلدون🌷 و شکست.
من:چ چ چی گفتی تو که یادت نرفته او با من چیکار کرد.
فلش بک به ۳ ما پیش از زبان نویسنده🪭
کاگامی برای اذیت کردن مرینت هر کاری میکنه.
پس ۳ماه پیش کاگامی در تولد🥳مرینت.
خب بگم که تولد🥳 را خراب کرد.
خب کاگامی کیک را برد که مرینت فوت کنه کرد تو صورت مرینت بعد کیک را کاگامی کیک را برت کرد به دیوار.
و ۲ ماه پیش مرینت در یک______کار میکرد و کاگامی
هم ۴ تا دروغ گفت و مری از کار اخراج شد.
و پایان فلش بک
من:چ چ چی گفتی تو که یادت نرفته او با من چیکار کرد.
الکس:خب میدونم ولی من دوسش دارم
رفتم کنارش نشستم.
من(با گریه😢):تو منو به کاگامی ترجیح دادی واقعا که
الکس:خب آمم آره
گریَم شدید شد و الکس بغلم کرد...
الکس:خب گریه نکن آمم من کاگامی رو دوس دارم.
از بغلش آمدم بیرون
من:واقعا که
#فردا بعد از دانشگاه از زبان مرینت#
من:الکس امروز اوستاد👨🏻🏫 دیر اومد.
الکس:خب
من:خب آدرین بهم پیشنهاد ازدواج داد💍و.....
🎀خب تمام شد خیلی نوشتم🎀
🫧پارت ۴ بعد از ۱۰ کامنت و ۸ لایک🫧