آرزو بودن با تو🫧p2

𝙈𝙚𝙝𝙧𝙨𝙖 𝙈𝙚𝙝𝙧𝙨𝙖 𝙈𝙚𝙝𝙧𝙨𝙖 · 1402/04/08 02:06 · خواندن 1 دقیقه

خب آمدم که پارت دوم💥

از زبان مرینت 

جواب دادم الکس گفت: کجایی داخل ماشین🚘منتظرم

قطع کردم و رفتم تو ماشین کیفم💼را محکم گرفتم که الکس از دستم نگیرش ۳دقیقه گذشت و گفتم:نمی خوای حرکت کنی

الکس کیفو💼از دستم گرفت و توشو گشت نامه✉️را دید میخواست بازش کنه و خواندش

الکس(داد زد):این چیه گفتم چیه 

من:بریم خونه🏰بهت میگم 

راه افتادیم و رسیدیم.  روی مبل🛋من و الکس نشستیم الکس:خب بگو دیگه 

همه چیزو گفتم الکس بلند شد و گفت:الان میریم میکشمش 

دستش را گرفتم.

من:ولش کن ارزش شو نداره 

الکس:نکنه که تو آدرین دوس داری

من(خیلی جدی): کی من اُمزَن

فردا صبح از زبان مرینت 

آماده شدم رفتم پایین صبحانه☕️خورم🍱

رسیدیم وارد دانشگاه🏫شدیم 

آدرین دوباره نگام👀میکنه الکس رفت.....

 

 

 

خب خب تمام و اینکه ۸ یا ۱۰ پارته و من خیلی زود به زود پارت میدم و ۱۰ لایک و ۱۰ کامنت باشه اگه نه پارت بعدی نمیدم