دزدیده شده ( * ^ * )

ARMY. ARMY. ARMY. · 1402/04/07 15:35 · خواندن 2 دقیقه

 

( * ^ * )

از زبون پسر مو زرده 

 

امروز قرار بود دخترایی که دزدیدن افرادم رو برای

خدمت کار شدن رو انتخاب کنم 

سوار میاشین شدم رفتم توی عمارت ( بچه های عزیز عمارت خودش نبود )

رفتم توی اتاق 60 و 70 تا دختر بودن دیدم یکیشون یع لباس دارک پوشییده بود و یه دختربا لباس باز پوشید بود بقلش کرده بودبود 

رفتم سمتشون رو به الکس کردم و گفتم همین دو تا رو می خواهم 

الکس :باشه هوی شما دو تا بلندشید ببینم 

بلند شدن 

الکس : هوی اسمتون چیه 

کلویی: ( با گریه ) م ن ک ک لو ییم 

مرینت : منم مم ررینتم 

اکلس : بادیگارد ها این دو تارو ببرید و باقیشون رو برگردونید پاریس 

بادیگارت ها : چشم 

اکس رو به پسر مو زرد 

الکس : ادرین می گم لوکا کو ؟ 

ادرین : توی پاریسه 

الکس : اوکی 

( بچه ها یعزیز حتماا براتون سوال شد که لوکا این جا چی کار داره اما لو کا دست راست ادرین یا همون پسر مو زرده است و همونتور کهشگفت زده شدین ادرین برگ ترین باند مافیا عه ) 

از زبون مرینت 

ماروبردن توی یه عمارت بزرگ  

بادیگارد های اون جا دست های ما رو گرفته بودن و من و کلویی دست وپا می زدیم اما در مقابل اونا مثل یه مورچه بودیم 

بردنمون انداختنمون توی سالن اون جا  و پسر مو زرده پیداش شد  به یه پیر زنه علامت داد اونم مارو نشوندنروی مبل و برامون  شروع کرد 

به توضیح دادن 

سلام من خانم بوستیه هستم و 10 ساله این جا کار می کنم 

این جا چند قانون داره 

قانون شماره 1 وارد اتاقی  که رنگ درش سیاه نرید 

و قانون شماره 2 با ارباب و ارباب لوکا هرچی گفتنببگید چشم و برید انجام بدید 

و قانون اخر هیچ وقت سر به سر ارباب ادرین نزارید اردیگه اگه این کار ها روانجام ندین تنبیه بدی در انتظارتونه  ( بچه های عزیز منحرف نشید از داستان )  و اینباس هارو بپوشید 

باشه ای گفتیم و  لباس ها رو گرفتیم و من به  فکر فرو رفتم 

 وا فکر کنم لوکا ی خودمون باشه 

نه نه نمی شه 

که گفت لباس ها رو ببپوشید توی این اتاق 

و ما رفتیم لباس ها رو پوشیدیم

 

 

و تمام زیاد نوشتم دیگه 

بایییییییییییییییییی

نه نه نمی شه وایییی