بلاخره...پارت 5
عزیزان حمایت کنید که پارت بعد .................... و کشف هویت داریم .... 😍
رقص طولانی بود. 💖 اما تو بغل آدرین که بودم، یه آرامش خاصی تمام وجودم رو گرفته بود 🥰 کمی بعد آقای داماکلیس گفت: حالا وقت بازیه !!!! و همه جیغ و هورا کشیدن ! آقای داماکلیس توضیح داد : توی سالن میرویم و همه پخش میشین و سعی میکنین از هم باز باشین . وقتی خانم بوستیه سوت زدن ، میدوین و و یکی رو بغل میکنید. اگر هم نوع رو بغل کنید باختید . از زبان آلیا : من به آقای داماکلیس از قصد گفتم این بازی رو بگه و به بقیه هم گفتم که یکی رو آماده داشته باشن و مرینت و آدرین را کاری نداشته باشن تا اون دوتا همدیگه رو ( گرفتید دیگه ؟ 😂) کنند . ادامه : خب اما فقط یک دور بازی میکنیم چون باید جشن رو تموم کنیم! خب همه باز شید ! ( بعد از باز شدن ) خانم بوستیه : سوتتتتت میلن: ایوان رو بغل کردم . جولیکا : لوکا رو بغل کردم . و ... در همین حال از زبان مرینت . آقای داماکلیس میشمرد . 5 ...... آدرین : این ور و اون ورم رو نگاه کردم اما هیچکس نبود ..3 .. مرینت : یهو آدرین رو دیدم ولی من روم نمیشه بغلش کنم ! آدرین : مرینت رو دیدم ! آره کی از مرینت بهتر ! و دویدم سمتش ..... 2 مرینت دیدم داره آدرین میاد سمتم با سرعت . چند قدم عقب رفتم و آدرین با سرعت بیشتر اومد و ....1 ..... بغلم کرد
خب ممنونم که خوندید سعی میکنم فردا یا امشب پارت جدید بدم