جنگ عشق فصل دوم
پارت ۲
لوکا.
زنگ زدم به جک و گفتم محاصره شدم و بیا کمک
گفت:دووم بیار الان با بچه ها میام
باش .
دیدم کم کم دارم میان جلو تیراندازی کردم یه ذره عقب تر رفتن
که دیدم دونه دونه دارن پرپر میشن😂 دیدم جک با پنج نفر دیگه داره تار و مارشون میکنه(حاجی گنگشون بالاس)
هیچی همرو زدن کشتن اومدن داخل کلبه
+سلام لوکا چخبرا
_سلام هیچ خبر دمت گرم نمیومدی تا الان مرده بوده
+نه داداش این چه حرفیه
_ببین من عاشق یه دختری شدم که اون یه پسر دیگه به نام آدرین آگرست مدل معروف و پولدار عاشقش
شده فعلا بین منو اون جنگ شده اون پول داره و من شما ها رو (خب بریم پیش مرینت ببینیم چکار میکنه(
مرینت.
همش نگران بودم نگران لوکا نگران آدرین چرا اینطوری شد
+مرینتتتتت کجاییییی مدرسه ات دیر شداااا
_اومدم مامان سریع آماده شدم و رفتم مدرسه (عادت داره همش دیر برسه),رسیدم مدرسه دیدم جا های بچه ها عوض شده الیا پیش نینو و رز پیش جولیکا منم پیش
چیییی آدرین وای خیلی خوشحال شدم (دیگه درس خوندن پیش آدرین حرومه😂)رفتم نشستم
+سلام مرینت چطوری.
_سلام ممنون
+فک کنم تا الان لوکا باید مرده باشه.
_چییییی گفتی چکار کردی مگه.
+آدم کش فرستادم سراغش
_😐
هی هی بچه ها حواستون کجاست امروز یه دانش آموز جدید داریم که تا چند دقیقه دیگه میرسه و خیلی پسر خوبیه امیدوارم باهم خوب باشید آقای لوکا
.......................................................................
خب بچه ها تا پارت بعد لایک و کامنت یادتون نره نظر تون مهمه راستی (این نویسنده است که جدیدا اضافه اش کردم)بای بای تا پارت بعد