وبلاگ لیدی باگ

سلام امیدوارم که هر جا هستین شاد باشین

توجه کنید اگر پارت ها رو به ترتیب نخونید متوجه داستان نمیشید لطفا پارت ها رو به ترتیب نخونید.

خب بریم ادامه مطلب

ارتش پادشاهی المانتس دیگه به شهر رسیده بود وقتی که مردم سیاهی ارتش رو دیدن ترسیدن.

_دوباره اومدن سراغمان.

_دفعه قبل بیشترشان رو کشته بودن.

_ببرید فرار کنیم.

همه داشتن فرار می کردن.

ماریوس:کجا میرید یادتون رفته چقدر برای درست کردن اینجا تلاش کردیم شبانه روز کنار هم بودیم اگر برید اونا این شهر رو نابود می کنن بیاین یبار باهاشون بجنگیم.

_درسته

_آره ما اینجا رو همینطوری ترک نمی کنیم.

_اینجا خونمون براش می جنگیم.

همه دور هم جمع شدن به اندازه المانتس ارتش نداشتن اما تعدادشان کم هم نبود.

ماریوس:همه پراکنده بشین و داخل ساختمون ها و برج های اطراف کمین کنید از هیولا های دیدنتون کمک بگیرید تا قدرتتون بیشتر بشه وقتی اونا وارد شهر شدن غافل گیرشون کنید.

_چشم.

همه یه گوشه کمین کردن.

ماریوس:ماری تو می تونی آینده رو ببینی درسته.

ماری:آره.

ماریوس:بگو اونا چکار می کنن.

ماری:هنوز تسلط کامل روی قدرتش ندارم نمی تونم به خواست خودم زمان آینده رو ببینم.

ماریوس:اگر چیزی دیدی به من بگو.

ماری:باشه.

وقتی وارد شهر شدن همه یه سمت اونا حمله کردن اونا برتری داشتم گوی رو تونسته بودن با هیولاهایی که درونشان بود جبران کنن اما بازم تعداد اونا بیشتر بود اما برای کمین تونسته بودن اونا رو غافلگیر بکنن و تعداد زیادی از اونا رو بکشن در اثر حملات جادویی چندتا از برج ها ریخت تعداد زیادی از افراد هم از پادشاهی المانتس هم مردم ماریوس زیر آوار مردن گرد و خاک زیادی اطراف رو گرفته بود افرادی که گوی باد داشتن گرد و خاک رو دور کردن و افرادی که داشتن قائم میشدن رو دیدن.

ماری:داداش این ارتش اصلی نیست یه ارتش دیگه به زودی از پشت میاد.

ماریوس از دوما قدرت میگیره و با گوی خودش یه حصار دور یارانش ایجاد می کنه اما دشمن ها گوی خاک داشت و اونا داخل استفاده از گوی خاک بهتر بودن تمام اون حصار رو خراب کردن تعداد ارتش ماریوس بیشتر از اونا شده بود الان اونا برتری داشتن و ارتش باقی مونده از سپاه المانتس پراکنده شد ماریوس موفق به شکست ارتش اول شد اما کشته و مجروح زیادی داشتن و ارتش دوم در راه بود ماریوس که دیده بود اینطوری پیش بده اونا می میرن به دوما گفت:دوما میشه بهم بازم قدرت بدی.

دوما:قدرت بیشتر ممکنه به گوی تو صدمه بزنه از اونجایی که روح تو درون گوی هست ممکنه بمیری یا حتی...

ماریوس:مهم نیست یا الان باید جلوشان رو بگیرم یا همه چیز تموم میشه.

دوما:اما حتی اگر زنده بمانی به احتمال زیاد روحت یا قدرت تاریک من جور میشه و تو نیمه هیولا میشی.

ماریوس:نیمه هیولا دیگه چیه.

دوما:افراد نیمه هیولا یه جورایی دو رو داره یه رو هیولایی که درونش داره و یک زو هم خودشه اما این اصلا خوب نیست چون تو بین خواسته ات و دوستانت و هر چیز دیگه ای گیج هستی و در بعضی از مواقع تو ناخواسته باعث مرگ عزیزانت میشی.

ماریوس:اشکالی نداره اگر همین الان میتونم عزیزان رو نجات بدم همینجا می میرن پس بهم قدرت بده.

دوما قبول می کنه و...

ممنونم که این پارت رو خوندین😘😘