سخت اگرچه روشن پارت ۱۰
سلام بچه خفنا چطورمطورین ؟ فردا کار داشتم گفتم جاش امروز یک پارت بدم ۶ تا کامنت و ۵ تا لایک میخوام ندین نمیدم حالا بریم ادامه ...
و گفت : ادرین ! ( با لحنی عصبانی )ببخشید برادرم یک خورده شوخ طبعه × مشکلی نیس مرینتم گاهی رو مخه ولی دخترخالمه دیگا چه میشه کرد ؟ چون همه گرمو صمیمی بودیم از حرف لوکا ناراحت نشدم ( با ادرینم گرمو صمیمی بودی ؟ ما نمیدونستیم . مری : راوی برو بزار بریم سراغ رمان ) که کاگامی گفت : اره خیلی رو مخن ( باخنده ) کا ادرین رو به من کردو گفت : _ خودتون بازی شروع کرین مرینت بیا نشونشون بدیم . + باش ولی اسم منو از کجا میدونی ؟ _ از حرف اون پسره فهمیدم . + اسمش لوکاعه 😊 ... بای حوصله ندارم ادامه بدم ببخشید خوابم میاد شاید شب دیر وقت گذاشتم لایک و کامنت فراموش نشه 💖