وبلاگ لیدی باگ

پارت یازدهم

سلام من اومدم با یه پارت دیگه از داستان الکس و آلیس رایدر خب برید ادامه ی داستان

#الکس

من داشتم موهامو تو آرایشگاه مرتب میکردم و جک رفت خرید؛آلیس هم رفت خودشو آماده کنه واسه سفر.امشب که رسیدیم خونه همه بی حال بودیم چون امروز خیلی کار کردیم.من داشتم تیپ میزدم.

من:خوبه؟

جک عینک و گذاشت رو صورتمو گفت:عالیه!🤌

آلیس با یه تیپ شخصی و شیک اومد و جلو گفت:به نظرم که خوبه!

من و جک با هم گفتیم: اوووووووو 😏 حرف نداره!

آلیس:جک،الکس بیاین کارتون دارم.

من و جک رفتیم بالا و آلیس لب تاپی که تو مسابقه بهش جایزه داده بودن رو در اورد و گفت:بیاین اینجا.

رفتیم جلو و آلیس رفت تو گالری لپ تاپش و گفت:خوب به عکسهایی که نشونتون میدم دقت کنید.این چهار تا عکسی که می‌بینید تصویر مدرسه ی نقطه ی سفید هست که قراره الکس توش بره که از چند نقطه ی مختلف با لب تاپم که داشتم هکشون کردم و این عکس ها رو گرفتم.این دو تا عکس کنار هم رو که می‌بینید اولی از سمت چپ اسمش راشا هست و سمت چپی آرش.اینیکی از سمت چپ سارا و سمت چپی جیمز هست و این یکی عکس اسمش کایرا هست که به هیچی علاقه ندارم جز چیزای مکانیکی؛مطمعنا ازش خوشت میاد الکس.علاوه بر این تو هکر بودن هم استعداد داره تو یه ساعت کل پول های چین رو با کامپیوترا هم کرده و برده.

من: آره، به نظر دختر باهوشیه.

جک:قراره، خودت کجا باشی.

آلیس:این عکسی که می‌بینید همونجایی که کری همونی که بازی طراحی می‌کنه،اینجا اطلاعات بازی‌اش رو نگهداری می‌کنه.این دوتا عکسی که می‌بینید اولی از سمت چپ اسمش راسل هست و سمت راست هم خانم راچل هست که دو تا از دستیارای کری هستن.قراره من به عنوان دختر جک که خیلی تو هکری و کامپیوتر و اینا سر در میارم،برم اونجا و از کارشون سر در بیارم.

جک:خوبه،موفق باشین و سلامت برگردیم خونه.

من:فک کنم کار هردوتامون سخته!

آلیس:بله، اما یه چیزی اینجا جور در نمیاد.

من:چی؟

ادامه ی داستان بعد لایک و کامنت بالا حداقل اگه کامنت ها تا پنج و لایک ها بالای ده باشه قول میدم دو تا پارت از این داستان براتون بزارم🤌💜❤️