چتر بسته (p3)

Arezo Arezo Arezo · 1402/03/12 22:07 · خواندن 2 دقیقه

خب بریم سراغ آخرین پارت امروز. 

لایک ها به 11 برسه تا فردا پارت رو طولانی تر بزارم :) 

Part3

آدرین : 

وارد اتاق پدرم شدم؛ پدرم پشتش بهم بود برگشت و بهم گفت :

+آدرین، آدرینا با دوستاش رفته بیرون و قراره از این فرصت استفاده کنیم، چرا که امروز تولدشه ، ناتالی در حال تزیینات خونس به خاطر همین ازت میخوام به آدرسی که ناتالی بهت میده بری و کیک خواهرت رو بگیری 

-چشم 

+ولی قبلش حموم برو و برای شب لباسی که بهت میدم رو بپوش عزیزم 

-چشم پدر 

از اتاق بیرون رفتم و لباس هامو در آوردم و حموم رفتم 

 ( 15 دقیقه بعد )

ااز حموم ددر اومدم و لباس ها مو پوشیدم و پایین رفتم تا آدرس رو از ناتالی بگیرم

رو به ناتالی کردم و آدرس رو ازش خواستم 

+بفرمایید آقای آگرست

-ممنون

آدرس رو گرفتم و سوار ماشین شدم و به سمت آدرس رفتم 

وقتی رسیدم با خودم گفتم :

اینجا کیک رو باید تحویل بگیرم؟ (پوزخند) 

اینکه نونوایی هستش 

وارد شدم و به یه خانمی که انگار چینی بود و موهاش سورمه ای بود گفتم : 

-سلام وقتتون بخیر، آگرست هستم و سفارش کیک داشتم. 

+آه سلام، بله بله درسته الان میگم بیارن 

مرینت : 

داشتم نقل های طلایی روی کیک رو میذاشتم که مامانم صدام کرد 

+مرینت کیک حاضره، بیارش 

-یکم صبر کن، آخراشه 

+مشتری منتظره 

سریع کیک رو حاضر کردم و بردم پای صندوق

یه پسر مو طلایی ، چشم سبز با یه پیرن سفید و شلوار سیاه بود 

بهش گفتم :

-سفارش، شماست؟ 

+بله 

داخل جعبه گذاشتم و بهش دادم 

-بفرمایید، از قبل حساب شده 

+ممنون

آدرین : 

یه دختر مو سورمه ای با چشمای آبی کیک رو بهم داد 

تشکر کردم و رفتم در عقب ماشین رو باز کردم کیک رو گذاشتم رو صندلی 

خودم هم نشستم و به سمت خونه رفتم. 

وقتی رسیدم ریموت رو زدم و در باز شد و داخل حیاط ماشین رو پارک کردم 

پیاده شدم و ریموت رو زدم و بعدم در عقب رو باز کردم و کیک رو برداشتم و در خونه باز کردم و کیک رو به ناتالی دادم :

-ناتالی، کیک رو آوردم 

+خیلی ممنون آقای آگرست

پدرتون گفتن برای تولد خواهرتون... 

-میدونم 

+بله، داخل اتاقتون هست 

از پله ها بالا رفتم وارد اتاقم شدم و دیدم یه پیرن مشکی با یه کت و شلوار چهار خونه اونجاس. 

این داستان دامه دارد.... 

لایک و کامنت یادتون نره. ❤❤