شیفتینگ رویایی من ✨🌃 پارت ۲
۱_ بچه ها این پارت رو کوتاه چون وقت آزادم امروز کمه ولی خوب گفتم بدم که پارت بعدی رو طولانی بدم.
۲_ باید بگم این سومین باریه که دارم این پارت رو مینویسم 😭😭 چون اولین بار که نوشتم دستم اشتباهی خورد کلا همش پریددد دومین بارم که نوشتم گوشیم خاموش شد بازم پرییدددد برای همین محدودیت کامنتی میزارم که هم برا من ارزش قاعل (بی سواد خودتی😐😑) باشید هم ببینم اصلا داستانم ترفدار داره یا نه که ببینم باید ادامه بدم یا ندم
محدودیت کامنتی : ۱۰ الی ۱۵ کامنت و ۵ لایک 😂
امید وارم از این پارت لذت ببرید✨❤️
که یه صدای آشنا شنیدم که می گفت آلییااااااااااااا
به طرف صدا چرخیدم که مرینت رو دیدم!!!!!!
حس کردم که دارم از خوشحالی بال درمیارم
وقتی مری به آلیا رسید و سلام کرد من بدو بدو به سمتش حرکت کردم و با یه پرش بلند پریدم و بغلش کردم (به همین زیبایی😂✨) که صداش در اومد و گفت : آیییی زویی دارم لح میشم نفسم داره بند میاد آروم باش!!
و به خودم اومدم و کنار کشیدم و....
ادامه بدم؟
بزا ادامه بدم خیلی دیگه کوتاهه گناه دارید😂
اصلا هم گناه ندارید من گناه دارم 😎
خوب یکم برید پایین تا ادامه بدم✨
که مری با یکم نفس نفس زدن ادامه داد : چته دختر چرا امروز اینجوری شدی بگو ببینم نوشابه انرژی زا خوردی اگه خوردی به ما بگو اسمش چیه دیگه ماهم دیر نکنیم😂
که هم آلیا هم مری زدن زیر خنده در هدی که داشتن زمین رو گاز میزدن خدایی جوک های کت خنده دار تره ولی با جوکای اون نمیخندن بعد با جوکای بیمزه ی خودشون زمین رو گاز میگیرن (# منحرف_نباشیم_🤕✊) که با غرور گفتم : خیلی هم ازین بغلا دلت بخواد تازه جوکات هم بی مزس جوکای کت نوار خیلی بامزه تره هه ه .
که بعد از چند ثانیه سه نفری زدیم زیر خنده
نیگا کنا منم به جمعشون ملحق (بی سواد خودتی 😐😑) کردن
که .....
ادامه نمیدم
گفتم که ادامه نمیدم
چرا داری میای پایین خواهرم/برادرم ؟
دید گفتم که تموم شد
حالا یه شرطی دارم
اگر کامنتا تا غروب ساعت ۷ پایین ۱۰ تا و لایکا پایین ۵ تا بودن دیگه ادامه نمیدم داستانو چون یعنی خوشتون نیومده ولی اگر تا همون زمان کامنتا بالای ۱۰ یا ۱۵ تا و لایکا بالای ۵ تا شد همین امروز پارت بعد رو میدم
خوب دیگه ببینم چیکار میکنید ✨❤️
میخوام ببینم داستانم چقدر ترفدار داره😙🤭😎
فعلا 👋🏻✨