?Who is the king
14
P14
مرینت
لباسمو عوض کردم و رفتم بالا
رئیس روی کاناپه نشسته بود و کتاب میخوند
من : سلام
_ سلام
من : چیزی شده ؟ چهرتون گرفتس
_ همون کاری رو که گفتی انجام دادم اما هرکی منو دید فکر کرد دیوونم
من : شاید اول باید از چیزای دیگه ای شروع میکردی
_ خودت گفتی من ترسناک نیستم
من : روز اولی که امدم اینجا تو خاستی منو بکشی هر کس اینو بشنوه ازت میترسه
_ من نخواستم تو رو بکشم
من : پس چرا گفتی منو بکشن؟
_ اون یه رمزه وقتی میگم بکش یعنی بترسونش و ببرش یه جایی که دیگه برنگرده
من : هان ؟ خب چرا از اول نگفتی
_ نپرسیدی
من : خب چرا هیچ کس اسمتو نمیدونه ؟
_ چون کسی نپرسیده
من : پس من میپرسم اسمت چیه ؟
_ از بچگی پدرم بهم گفته که نباید اسمم رو به کسی بگم و با کسی در ارتباط باشم به خاطر همین واسم یه لقب گذاشته که با اون منو صدا کنه کی مخفف کینگ یا همون پادشاه
من : حالا اسم واقعیت چیه ؟
_ آتسوشی
من : اا ... ت
_ ات..سوشی
من : تلفظش خیلی سخته !
_ این بین ما یه راز بمونه
من : نمیگم اما میتونم کی صدات کنم ؟ فقط وقتی تنهاییم
_ چرا میخوای منو کی صدا کنی
من : چون من اصلا دوست ندارم از کلمه ارباب و رئیس و اینجور چیزا استفاده کنم
سری تکون داد توهم هرچی دوس داری صدام کن
یه جعبه از روی میز برداش درش رو باز کرد یه گوشی بیرون اورد و گفت : راستی منم از اینا گرفتم
چشمام چهارتا شد از گرفتم با دقت بهش نگاه کردم و گفتم : میدونی اینا چقدر گرونه ؟!!! مگه تو از مدل گوشی سر درمیاری ؟؟؟
( آیفون ۱۴ گرفته و از اونجایی که مرینت تقریبا فقیره واسش خیلی عجیبه )
_ من نه اما به لوکا گفتم بگیره و هرچی لازمه بریزه توش
من : به منم اجازه میدی بعضی وقتا ازش استفاده کنم ؟ لطفا !
_ اگه میخوای واسه خودت ببرش
من : چی ! واقعا میدیش به من !!؟ مثل رویا نیمونه ! اما نه من نمیتونم اینو ببرم چون مامان بابام شاخ در میارن میتونم همینجا ازش استفاده کنم ؟
_ هر جور راحتی
من : بیا بازش کنیم
روشنش کردیم و کلی برنامه های مختلف داخلش بود بهش یاد دادم چطور پیام بده استوری های بقیه رو نگاه کنه و از این جور کارا
چنتا سلفی باهم گرفتیم و یکی هم تکی روبه روی اینه گرفتم که گوشی معلوم باشه و کلاس بزارم و بعد پستشون کردم