مرد جذاب من

Marl Marl Marl · 1402/01/21 19:09 · خواندن 1 دقیقه

پارت ۱۶

#پارت_شونزدهم

#مرد_جذاب_من
#My_sexi_man

__________________

 

ادرین موند تو اتاقم...اومد سمتم و کنارم نشت.
M: باورم نمیشه
A: چی رو؟
M: که تو دیشب بهم تجا*وز کردی
A: .........مرینت من 
M: لازم نکرده شرمنده باشی
A: کی گفته من می خواستم بگم شرمنده ام
M: یعنی شرمنده نیسی؟
A: نه خیلی
که بغض کردم و با بغض گفتم...
M: واقعا که...معلوم هم نیست که وقتی من از هوش رفتم باهام چه غلطی کردی
A: هیچی
M: داری دروغ میگی
A: نه دروغ نمیگم
M: بسه...تو مورد اعتماد من بودی اما الان کاری کردی که بخوام از دستت فرار کنم
A: ولی مرینت من....من دوست دارم
M: نه دوسم نداری...تو فقط دنبال یه عروسک جن*سی می گردی تا باهاش سک*س کنی
A: داری اشتباه می کنی...مرینت لطفا گریه نکن
اومد جلو تر و اشک هامو پاک کرد و بغلم کرد.
خودمو از بغلش کشیدم بیرون به هم دیگه زل زدیم و بعد ادرین خیلی اروم صورتش رو اورد نزدیک و بوسم کرد....
(نویسنده: اهم اهم....منحرف های عزیز پیشونی‌ش رو بوسید نه لبش رو🗿✨)