پارت ۱۶ رمان من +تو =ما
بفرمایید ادامه مطلب~
************
ادرین
دراز کشیده بودم روی تخت اتاقم یه اتاق خیلی بزرگ دارم که کلز وسیله گرون قیمت توشه اینجا هرچی بخام دارم کسی هم کاری باهام نداره توی این یک روز کلی کیف کردم و چیز های گرون خوردم
صدای در امد
من : بیا تو
ناتالی : اماده شید
من : چته؟
ناتالی : پدرتون کارتون داره
من : باشه برو خودم میام
درو بست و رفت
من : احمق
بلند شدم و رفتم بیرون نشسته بود و کاگامی هم پیشش بود
منم رفتم نشستم من گفت : به اینجا ادت کردی؟
من : اره
پدر جان :منو پدر صدا کن
من : باشه
پدر جان : با کاگامی برید و وسیله بخرید
من : باشه
پدرجان: با ناتالی برید
من : من با خدمتکار شخصیم میرم
پدر جان : اون کیه
من : فلیکس
فلیکس سری امد و گفت : بله دادا...
بله قربان
من: اینه
اخمی کرد و هیچی نگفت
********
کلی لباس و وسیله خریدیم واسه فلیکس هم خریدم وسیله واسه مدرسه هم خریدیم چون تابستون داره تموم میشه و به زودی مدرسه شروع میشه
*******
مرینت
لوکا منو برد که باهم واسه مدرسه وسیله بخریم من کلی وسیله که همیشه میخریدم برداشتم لوکا بهشون نگاه کردو گفت : مرینت
من : بله؟
لوکا : ما نمیتونیم این همه وسیله بخریم
نگاهی به وسایل دست خودش انداختم فقط چنتا مداد دفتر برداشته بود به وسایل خودم نگاه کردم که کلی خودکار ماشیک.....
من : ببخشید اخه من همیشه همه اینا رو میخریدم
لوکا : الان پولم کافی نیست اما قول میدم پول جمع میکنم و واست میخرم
من : ممنونم
نصب وسایل رو گذاشتم زمین به اندازه ای که تونستیم وسیله خریدیم و رفتیم خونه
1698 کاراکتر~