عشق خلافکار من پارت ۱۱
این از پارت ۱۱بخونید
از زبان مرینت گف سوپرایزه منم گفتم باش ساعت چند گف ساعت ۸ونیم منم گفتم باشه ادرسشو بفرست گف نه خودم میام دنبالت قهوه مو خوردم اون نسکافشو رفتم که حساب کنم که اومد گف من حساب میکنم منم صورتمو نزدیک تر بردم و گفتم نه من حساب میکنم اونم صورتشو نزدیک تر اورد فقط ۳سانت فاطمه بینمون بود که من اومدم عقب و اون حساب کرد منو رسوند رفتم تو دیدم الیا نس به ساعت نگاه کردم ساعت ۵بود گفتم زنگ بزنم که یهو صدایی در اومد و الیا اومد تو گفت شام چی دوست داری درست کنم ( الیا فقط غذا درست میکنه)منم گفتم من میرم بیرون الیا با کی گفتم با دوستم الیا با لبخند مرموزانه گف ای شیطون با دوست پسرت یا دوست معمولی گفتم با دوست معمولی الیا گف راستی مرینت من دوست پسر دار شدمم😄 با تعجب گفتم واقعا حالا کی کس😉 گف یادته بهت گفتم از نینو خوشم میاد گفتم نگو که اونه گف دقیقن خودشه گفتم اون پلیسه و ما خلافکار گف استفاع میدم و تو هم میدی گفتم چرا من گف چون دوست منی اول فک کردم ولی خو منم از اون یکی پلیسه خوشم میاد گفتم باشه و با الیا استفاع نامه مون رو نوشتیم باید پستش میکردیم الیا رف انداخت تو صندق و اومد گف منم اگه میشه شب که تو نیستی نینو رو بیارم خونه میشه🙏 منم گفتم باشه به ساعت نگاه کردم چقدر زود میره ساعت ۶ رفتم تو اتاقم تا لباس انتخاب کنم (عکس میدم)