عشق خلافکار من پارت جدید

اما اما اما · 1400/11/10 23:00 · خواندن 2 دقیقه

پارت جدید برین بخونید

ولی پیدا میکنی در اینده بهش یه نگاهی انداختم که خفه خون گرف 

از زبان مرینت

الیا الیا کجایی چقدر سرت تو گوشیه حوصلم سر رفت بیا بریم بیرون شام بخوریم من امادم تو هم اماده شو

از زبان الیا 

باش اومدم وای چقد خشگل شدی با کسی قرار داری مرینت گف بله با الیا سزار البته اگه لطف کنن و بیان 😒

با مرینت رفتیم رستوران باغ عشق (از خودم گفتم) دیدم نینو و اون پسرم با یکی دیگه هم اونجان  رفتیم یه جا نشستیم  و غذا سفارش دادیم منتظر غذا بودیم که نینو و دوستاش نشستن پیش ما و گفتن اجازه هست بشینیم منم  به مرینت نگاه کردم

از زبان مرینت بله میتونید بشینید تو دلم گفتم وای باز این پسر جذابه اسمش چی بود اها ادرین دقیقن جلوی من نشسته بود  محو چشماش بودم که غذا رو اوردن برا اونا هم اوردن خودریم میخواستیم بریم که من خوردم به یه پسر پسر بهم نگاه کرد و گف چته کوری منم کم نیاوردم گفتم شما کوری که جلوتو نگاه نمیکنی پسر حلم داد میخواستم کلشو بکوبم به دیوار که اقای جذابمون (ادرین) دست به کار شد با پسر دعواشون شد این بزن اون بزن خلاصه پسر یه معذرت خواهی کوچولو کرد و رف  منم از ادرین تشکر کردم و رفتیم  از زبان ادرین

مرینتشون  ماشین نداشتن من بهشون گفتم ما میرسونیمتون ولی مرینت قبول نمیکرد  اخر با کلی چک و چونه رسوندیمشون و رفتیم تو خونه خودمون