حکایت خواب ابدی
سلام روزتون بخیر و سلامت
ادامه
زن و شوهر پیری با هم زندگی میکردند
پیرمرد همیشه از خروپف همسرش شکایت داشت و
پیر زن هرگز زیر بار نمیرفت و گله های شوهرش را
به حساب بهانه گیری او میگذاشت
این بگو و مگو ها ادامه داشت تا اینکه پیر مرد
فکری به سرش زد و برای اینکه ثابت کند زنش
در خواب خروپف میکند و آسایش او را بهم میزند
یک ضبط صوتی را آماده میکند و شبی که همه
خروپف های همسرش را ضبط میکند
پیر مرد صبح از خواب بلند شد و خوشحال بود که
مدرکی دارد که نشان میدهد همسرش خروپف میکند
پیرمرد به سراغ همسرش میرود و او را صدا میزند
ولی همسرش جوابی نمیدهد و غافل از اینکه پیر زن
به خواب ابدی فرو رفته است
از آن شب به بعد پیرمرد خروپف های همسرش را
که ضبط کرده بود را گوش میکرد و برای او مانند
لالایی آرام بخش بود و دیگر پشیمانی فایده ای نداشت
پس بهتر است قدر هر کسی را بدانیم
تا بعدا پشیمان نشویم ✨️
به نظرتون چطور بود
پارت های دیگه از حکایت ها رو بزارم ؟؟
خدافظ