وبلاگ لیدی باگ

شرمنده طول کشید

مدرسه ام شروع شده....واسه همین

دکتر: منو ببخش نینو.....
نینو: خیییییییییییییی.....کا( کشته شد)
برداشت اول:دکتر: با توجه به بیشتر بیماری های که تا الان وجود داشته ...برای بیشتر آنها تونسته آن درمان پیدا کنند اما برای بعضی از آنها هم نه
برای همین من با توجه به این بیماری ها چیزی رو ساختم که بدن انسان بتونه با همه ی این بیماری ها جلوگیری کنه و
روی بدن پسرم امتحان کردم اما نتیجه اش بر عکس تصوراتم بود که نتیجه این بود : پرخاشگری- گاز گرفتن- تغییر کردن رنگ قرنیه و همینطور جوری بود که درد رو حس نمی‌کرد انگار یه ماشین کشتار شده بود
..
‌.
.
.
.
.
.

دکتر: وای خدا....تو رو چکار کنم....اگر بری بیرون بشریت نابود خواهد میشه.....نمیتونم کاریش کنم...باید ولش کنم بره....شاید یه اتفاقاتی در آینده رخ داد ....نمیدونم اما فکر کنم....به احتمال زیاد خودمم میمیرم

کلویی: چی داری زر زر می‌کنی 
دکتر: ساکت باش .....حالا هم برو اتاق درمان تا پرستار مدرسه بهت کمک کنه
کلویی: دکتر بی مصرف.....

دکتر: خیلی زود تبدیل میشه....تقریبا کمتر از یه ربع.....

.

.

.
اتاق بهداشت
پرستار: چی شده عزیزم؟...بیا اینجا
کلویی: هیچی...یه موش کثیف گازم گرفت
پرستار: موش؟! موش کجا بوده؟
کلویی: نمیدونم اما.....
پرستار: چت شد؟....کلویی....کلویی
کلویی همانطور که روی صندلی نشسته بود از حال می‌ره و سرش به پایین خم میشه.....ناگهان سرش رو آروم میاره بالا در حالی که چشماش سفید شده
پرستار: اه....ترسوندیم....بیا .بیا دستت رو پانسمان کنم
کلویی: خخخخخخخخخخییییییییی

کلویی: میخوره روی پرستار و روی زمین میوفتن
پرستار: اه اه( فریاددددد) اه چت شد ......ولم کن...ولم کن
جیغغغغغغغغغغغغ( گوشت کنار گونه صورتش رو گاز گرفت و کند)
کلویی: خی خی خی خی ....کخخخخخخخ
پرستار در رو باز میکنه و میوفته زمین و خون به صورت فواره فواره می‌ریزه بالا
دانش آموز ها و با معلم ورزش همان لحظه
معلم ورزش: این چه کوفتیه
پرستار: هع هع ( تشنج می‌کنه) هع...............که کخ خب خی
استخوان هایش قرچ قروچ صدا میدن موقع بلند شدن
پرستار: خییییییی کخخخخخ
میدوه سمت معلم ورزش  و گازش میگیره
این اتفاق بار و بارها تکرار میشه و تنها حیاط و رستوران بودند که هنوز سالم بودن که......