my love. part 4
سلام سلام به شرط رسوندین منم براتون آوردم اینم از پارت چهار
پس بپر ادامه:)
از زبان مرینت (تا زبونش موه در بیاره دیگه باید حرف بزنه 😅)
رفتم به هنرستان که آدرین رو دیدم اونجا، باورم نمیشد یعنی با یک حرف من اومده بود، دیگه رفتم تو به همه بچه ها سلام کردم و رفتیم نشستیم که نقاشی هامون رو بکشیم.
من چون ایده ای نداشتم گفتم بزار آدرین رو بکشم، چون اونم در حال کشیدن نقاشی بود بود قشنگ میشد
دیگه شروع کردم و حدود یک ساعت بود تموم شد نقاشی قشنگش شده بود، پاشدم برم از استاد راجب این نقاشی سوال کنم که نگاهم به نقاشی آدرین رفت اونم منو کشیده بود واقعا
اونم پاشدم و اومد جای استاد
استاد. شما تو چرا همو کشیدین
بعد هردمون خندیدیم و من گفتم. ایده ای نداشتم برای همین استاد
آدرین. منم واقعا ایده ای نداشتم
استاد. باشه باشه فهمیدم ولی انگار اگه باهم بکشید فکر کنم نقاشی کامل تری بشه، پس ازتون می خوام که برج ایفل رو بکشید من فردا ازتون میگیریم
مرینت. چشم استاد
آدرین. فقط در چه موقعیت مکانی
مرینت. آره اینم هست
استاد. نمی دونم هرجور که راحت ترید، الانم مرخصید
بعد رفایم از اونجا بیرون
مرینت. نظرت چیه از شبش باشه
آدرین. فکر خوبه
مرینت. پس بیا بریم ناهار
آدرین. بریم که بعدش باید شروع کنیم
بعد رفتیم ناهار و پیتزا خوردیمو رفتیم به پارکی که رو بروش برج ایفل بود اونجا نشستیم و بوم رو آماده کردبم و شروع کردیم به کشیدن
دوساعت بعد
واقعا خسته شده بودم البته آدرین هم خیلی کمکم کره بود
آدرین. راستی من هنوز اسمت رو نمی دونم
مرینت. من مرینتم و تو آدرینی دیگه نه
آدرین. آره ولی از کجا فهمیدی
مرینت. خب برادرتون صداتون کرد
آدرین. آها
مرینت. راستش فکر میکردم جدی تر باشید
آدرین. از چه لحاظ
مرینت. راستش خواهرم گفته بود
آدرین. خب آره توی شرکت خیلی خیلی جدی ولی نه بیرون از اونجا
مرینت. بالاخره تموم شد
آدرین. آره واقعا
بعد چون زیاد خوشحال بودیم همو بغل کردیم و وقتی جدا شدیم لب.....
شرمنده ولی تموم شد تا پارت بعد بدرود و شرط هم همون همیشگی پنج لایک و ده کامنت 😍😘🫶🏻💖