The truth of dream

♡Yeganeh♡ ♡Yeganeh♡ ♡Yeganeh♡ · 1402/12/27 18:04 · خواندن 2 دقیقه

P4

بدون رمز 

برای پارت بعد این پارت رو به 20 لایک و کامنت برسونید

روز بعد: 

از زبان مرینت: 

صبح زود تر بیدار شدیم تا با آدرین و آدرینا بریم خونه ما وسایلمون ور داریم بریم مدرسه رفتیم ور داشتیم و رفتیم مدرسه 

روز زود گذشت و به خونه هامون برگشتیم 

یکم رو تخت دراز کشیدم که یهو صدایی اومد 

رفتم دیدم یه ابر شرور اومده 

رفتیم با مارتین تبدیل شدیم و لیدی دارک و کت نوار رو دیدیم قدرت شرور این بود که به هرکی تیر میزد به سنگ تبدیل میشد (چه قدرت مسخره ای:/) 

داشتیم مبارزه میکردیم که میخواستم لاکی چارم بزنم که یه تیرش میخواست به من بخوره که یهو کت نوار جلو من پرید و تبدیل به سنگ شد (فک نکنین به لیدی حس داره فقط دوست با ارزشی برای خودش میدونه میخواستم یکم دل لیدی نوار شیپر ها رم شاد کنم) 

یه دفعه بغض شدیدی گرفتم کت نوار همکار خیلی خوبیه (برای حرس شما) 

داد زدم تقاص این این کارت رو پس میگیری 

( تو این لحظه لیدی دارک به مستر والتر گفت انگار خواهر شما عاشق برادر من شده و مستر والتر گفت نه بابا اون دلش پیش یکی دیگه اس (اینا به هم گفتن با هم خواهر برادرن)که یهو شروره تیر بهشون زده و خوشبختانه جا خالی دادن) 

از زبان نویسنده گلتون: 

خلاصه لیدی لاکی چارم زد و به بدبختی شکستش دادن و میراکلس لیدی باگ زد و قسمت خوبش اینجا بود کت پرید بغل لیدی(مثل همون صحنه میراکلس شانگهای) 

و همه رفتن خونه شون 

تو خونه دوپن چنگ ها: 

مارتین: تو مطمئنی عاشق کت نوار نشدی 

مرینت: نه بابا اون فقط یه همکاره (جهت حرس دادن شما حمایت نکننده) 

مارتین:  باشه

دیگه شب رو گذروندن و خوابیدن و روز ها و روز ها گذشت و شرور های زیادی شکست دادن 

یه روز باهم گفتن یه جلسه بزاریم و درباره هویت هاکماث فک کنیم............ 

اگر پارت بلند میخواین بترکونیننننننننن

و اگر هم خوشتون نمیاد از داستانم من دیگه ادامه نمیدم

بای