وبلاگ لیدی باگ

ادامه

از زبون آدرین=A

A:متوجه شدم اون فرد لیام هستش دستم رو گرفت و من رو سوار ماشینش کرد و بهم گفت.....

مکالمهAوL

L:آدرین برای چی انقدر خوردی 

A:خودمم نمیدونم خیلی وقت بود مست نکرده بودم 

L:با این وضعت نمیتونی بری خونه خودتون پس بیا خونه مت 

A:نه من میرم هتل 

L:من تنهام مادر و پدرم رفتن سفر و تا ماه بعد نمیان بیا خونه ما بهت قول میدم بهت خوش بگذره 

A:ب...باشه

از زبون راوی:لیام به خاطر اینکه آدرین حالش خوب نبود و خیلی مست کرده بود اون رو به خونه خودشون میبره تا حالش بهتر بشه.....

از زبون مرینت=M

M:بعد از رفتن آدرین روی مبل نشستم و مکس رو هم روی پاهام گذاشتم معلوم بود که حسابی خسته بود و با لوسی بازی کرده بود برای همین داخل بغلم خوابش برد کاگامی،آلیا و کلویی خیلی الکل خورده بودن اما من به خاطر مکس خیلی کم خوردم طوری که زیاد روم اثر نداشت دیگه جشن داشت تموم میشد که به همراه فیلیکس به سمت خونه رفتیم فیلیکس هم مثل من خیلی کم الکل خورده بود که یکدفعه بهم گفت.....

مکالمهMوF

F:مرینت 

M:بله 

F:امشب واقعا بهمون خوش گذشت مخصوصا به این شاهزاده کوچولو 

M:آره از شدت خستگی خوابش برد

F:مرینت یه سوال ازت بپرسم صادقانه جوابم رو میدی

M:البته 

F:تو هنوز هم عاشق آدرین هستی درسته 

M:فیلیکس برای چی این سوال رو ازم میپرسی 

F:همینطوری 

M:.......

خب میدونم کم بود 

شاید شیپ آدرینیتی نشه 

چون اونطوری خیلی پیچیده و تکراری میشه 

شرط پارت بعدی 

70تا کامنت و 25تا لایک