زندگی من پارت دوم🫶💖

Mahdis- Mahdis- Mahdis- · 1402/09/11 18:35 · خواندن 1 دقیقه

ادامه ی مطلب👈🏻

بچه ها مدارس ابتدایی و متوسطه ی اول تعطیله به مناسبت تعطیلی یک پارت متوسط نه زیاد طولانی نه کم براتون نوشتم 😆🍂

 

 

از زبان مرینت:

آلیا اومد پیشم بهش گفتم مامان و بابام چند ماه رفتن 

گفتگو آلیا و مرینت

آ:نینو هم رفته جایی کار داشته 😔

م:ناراحت نباش نرفته سفر قند حال که قمبرک زدی😁ما هم کلی برنامه داریم😄

آ:مرینت خانوم نقشه هایی داره😆

م:اولین قدم سفارش شام پیتزا 😋

آ:ایول😋😋

از زبان آدرین:

ویلا رو پر زرق و برق کردیم امروز جمعه بود دو روز وقت برای لباس خریدن و‌مهمان دعوت کردن و............ 

 

از زبان مرینت:

پیتزا رو که خوردیم رفتیم برای شب بیداری😆😋 شب رو تا ساعت ۵ صبحبیدار موندیم ۵ غش کردیم رو تخت😴 

 

شنبه از زبان آدرین:

همه رو برای یکشنبه دعوت کردیم نوبت مرینت و آلیا بود کل ماجرا رو برای آلیا تعریف کردم گف

آ:عالیه😉

ا:فقط چجوری مرینت رو رازی میکنی؟😕

آ:منو دست کم گرفتی؟بسپرش به من😁

 

 

ساعت ۸ شب شنبه از زبان آلیا:

باید میرفتم مرینت رو یجوری رازی میکردن ببرمش اونجا یهو ی ایده ی خوب به سرم زد😃😃آره حتما این کارو میکنم🥳

مرینت گفت برای شام کباب سفارش برم؟ 

آ:عالیه😁

 

 

برای پارت سوم ۱۵ لایک ۲۰ کامنت☺️

بچه ها به نظرتون نقشه ی آلیا چیه توی کامنت ها نظر بدید😊هرکس درست حدس بزنه برنده ۴ عکس از مرینت میشه😄