وبلاگ لیدی باگ

برو ادامه که کلی اتفاق ......... در راه است

به شرکت رفتیم و رفتم اتاقم 

آدرین  مرینت من میرم جلسه تو هم میای؟

مرینت  نه من کار دارم 

آدرین  باشه خداحافظ راستی با فیلیکس و آماندا میرم و شاید تا شب نیام 

مرینت  باشه 

و رفتش 

کارم تموم شد وای چقدر خسته شدم برم به کارکنان سر بزنم 

رفتم و دیدم همه غرق کار کردن که کیم اومد پیشم

کیم  سلام چقدر خوشگل شدی 

مرینت  خیلی ممنون 

کیم  میخوام بهت چیزی بگم 

مرینت  بگو 

بالای دستم رو گرفت و به یه گوشه برد 

کیم  ببین من نتونستم این رو توی این چند روز بگم 

مرینت  بگو 

کیم  من عاشق .... طراحی هات شدم

مرینت  آها ممنون

کیم  و

مرینت  چی و 

کیم  عاشق خودت 

مرینت  یعنی چی؟

کیم  نمیدونم ولی عاشقت شدم حالا قبول میکنی 

مرینت  باید فکر کنم و الان باید برم 

وای خدا حالا حتما باید همه‌ ی پسر هی جهان عاشق من بشن 

رز  ( یکی از کارکنان)  مرینت برات یه دسته گل اومده 

مرینت  بده ببینم 

رز  نوشته ناشناس 

مرینت  یعنی برای کیه ؟

رز  راستی یکی دیگه هم اومده بود و دادش 

مرینت  نشناختیش 

رز  انگار شکلش شبیه الکس همین دشمن آقای آدرین 

مرینت  واقعا ؟ این بین خودمون بمونه من میرم اتاقم 

رز  باشه 

وای خدا یا روز از دست این خواستگار ها دیوونه میشم

همینطوری داشتم راه میرفتم که صدایی شنیدم صدای آجیر بود رفتم بیرون دید، همه بدو بدو می‌کنند 

رز  مرینت دو تا از کارکنان یعنی عموی آقای آدرین و دوست دخترش اونجا گیر افتادن 

مرینت  چی ؟ باشه تو برو 

باید برم و نجاتشون بدم با اینکه دوست دختر آدرینه 

از آتیش بزور رد شدم و

ویولت  اه مرینت 

مرینت  بیاین بیرون 

بردمشون بیرون 

ویولت  برو کیفم رو بیار چون کلکسیون توشه اگه آتیش بگیره 

مرینت  باشه شما برید بیرون 

رفتم و کیفش رو دیدم ولی کلکسیون نبود داشتم از اونجا میرفتم که از بوی دود داشتم خفه میشدم که افتادم زمین و دیگه چیزی ندیدم 

...........................................................

شرط بعد ۲۵ کامنت