وبلاگ لیدی باگ

سلام رسیدیم به فصل ۲ 

ممنون بخاطر حمایت 

چون مشق زیاد داشتم نتونستم ظهر بدم ببخشید 

ببخشید هنوز نتونستم برچسب بزارم ولی توی پارت های بعد میزارم

مرینت 

بعد از مصاحبه به شرکت رفتیم تا کار کنیم  

نشستم و کفش هارا نگاه کردیم و پارچه سفارش دادیم 

جولیکا  یه مانکن میخوایم مرینت میشه تو بشی ؟

مرینت  امم باشه 

آدرین 

مرینت خیلی بدن خوش فرمی بود پس هرچی لباس می‌پوشید بهش میومد 

مرینت  آقای آدرین این خوبه ؟

آدرین  عالیه 

جولیکا  پس این لباس  با این کفش چطوره ؟

آدرین  خوبه  اممم حالا دیگه وقت استراحت است 

مرینت  چی کار کنیم ؟

آدرین   بنظرم بریم شام بخوریم 

جولیکا  بریم 

رفتن به رستوران 

مرینت

غذامون رو سفارش دادیم و خوردیم این جولیکا خیلی به آدرین نگاه میکرد نکنه  

که یهو 

ویولت  سلام 

وای این از کجا پیداش شد 

آدرین  سلام  مارو از کجا پیدا کردی؟

ویولت  داشتم رد میشدم دیدمتون 

مرینت  بیا بشین

جولیکا  ببخشید من جولیکا هستم طراح لباس 

ویولت  ویولت هستم دوست دختر آدرین 

تا اینو گفت داشتم آتیش میگرفتم 

آدرین  البته قبلی 

جولیکا  خوشبختم 

ویولت  منم همینطور 

فردا صبح 

بلند شدم وای ساعت ۸ونیم بود 

سریع لباس پوشیدم و به خونه ی آدرین رفتم ولی نبود حتما رفته شرکت 

به سمت شرکت رفتم که دیدم آدرین بغل آسانسور وایساده

مرینت  آدرینننننن

آدرین  اه مرینت تو کجا بودی 

مرینت  ببخشید خواب موندم

آدرین  اشکال نداره بیا بریم تو آسانسور 

رفتیم داخل آسانسور 

آدرین 

مرینت اومد جلوی من تا دکمه رو بزنه که عطر موهاش مستم کرد 

آدرین  چطوره ببوسمت ؟

مرینت  چی ؟

رفتم جلوش و دستمو به آسانسور چسبوندم داشتیم همدیگر رو میبوسیدیم که کلی آدم سوار آسانسور شدن 

اوف 

مرینت 

وای آدرین داشت من رو می‌بوسید 

که یهو بوسم کرد 

بعد از ۱۶ طبقه بالا رفتن به شرکت رسیدیم 

.........................

شرط بعد ۱۵ کامنت