love at First Sight PART 12

Setayesh Setayesh Setayesh · 1402/08/05 18:09 · خواندن 2 دقیقه

برو ادامه 

بچه ها میخوام از وب برم پس این آخرین پارت است

مرینت 

به مهمانی رفتیم و در حال نوشیدنی خوردن بودیم که آدرین و فیلیکس به سمت ما آمدند 

فیلیکس دستش را روبه روی آماندا کرد و درخواست رقص داشت و آماندا قبول کرد و آدرین هم همین کار را کرد و من قبول کردم 

آدرین  مرینت خیلی زیبا شدی 

مرینت  ممنون عزیزم 

آدرین  یک بار بگو آدرین 

مرینت  آدرین 

آدرین  خیلی دوست دارم 

مرینت  منم همینطور 

۱ ساعت بعد 

در حال نوشیدنی خوردن بودیم که مجری به بالای صحنه رفت و 

مجری  خانم ها و آقایان کلکسیون لایلا راسی 

مرینت  خیلی زیباست 

آدرین  صبر کن ببینم اینا کلکسیون ما است 

فیلیکس  دقل باز 

آدرین  صبر کنید این کلکسیون ما است 

مجری  آقای اگرست

آدرین  لایلا اون رو از ما گرفته 

لایلا  نه آنها دروغ می‌گویند

مرینت  آدرین آروم باش 

آدرین بلند شد و رفت 

نباید میرفتم دنبالش چون باید تنها باشه 

 فیلیکس 

واقعا لایلا اینکار رو بامن کرد من هیچوقت نمی‌بخشمش

فیلیکس  چجوری این کارو بامن کردی 

لایلا  این برای تو خیلی بهتره 

فیلیکس  من بهت اعتماد کردم 

لایلا  ببخشید 

فیلیکس   دیگه نمیخوام ببینمت فهمیدی دیگه من عشقتو نیستم 

آماندا 

من و مرینت داشتیم به فیلیکس و لایلا نگاه میکردیم که فیلیکس اومد سمتمون و دست من رو گرفت و به مرینت گفت بیاد یعنی دارم خواب میبینم 

مرینت 

فیلیکس مارو رسوند خونه و رفت 

مرینت  آماندا بیا بریم لباسامون رو عوض کنیم و به خونه ی آدرین بریم 

لباسامون رو عوض کردیم و به خونه ی آدرین رفتیم 

آدرین 

وای من این همه زحمت کشیدم آخرشم بیهوده 

همینطوری این فکر ها توی سرم میچرخید که یکی در زد رفتم در را باز کرد، مرینت و آماندا بودن با یه کیف 

مرینت  خوبی ؟

آدرین  نه 

مرینت  من یه فکر خوب دارم 

تا مرینت این رو گفت فیلیکس اومد و گفت چه فکری ؟

مرینت  من و آماندا طراح هستیم و آدرین هم طراح ماهر پس میتونیم توی ۱۶ روز یه کلکسیون خوب ارائه بدیم 

فیلیکس  عالیه 

آدرین  آخه 

مرینت  من به معجزه اعتقاد دارم 

نشستیم و هرچی توی فکرمون بود رو روی کاغذ آوردیم 

۱ ساعت بعد 

آماندا  من برم یکم هوا بخورم شما کار کنید 

مرینت  باشه 

آماندا 

رفتم توی حیاط و دیوار تکیه دادم که فیلیکس اومد و بیرون و دستش رو روی دیوار گذاشت و صورتش رو روبروی صورتم آورد 

فیلیکس  آماندا من دوستت دارم 

آماندا  اممم منم دوست دارم 

بعد از گفتن حرفم فیلیکس من را بوسید و من هم همراهیش کردم و 

...........................

بچه ها شوخی کردم از وب نمیرم 

شرط بعد ۱۰ کامنت