love at first sight PART 9
چرا وایسادی برو ادامه
مرینت چی شده عزیزم ؟
آماندا اون لایلا دوست دختر فیلیکس
مرینت چییییییییییی! بهت گفتم ولی اشکال نداره میتونی دوباره عاشق بشی
آماندا نه ولی میتونم صبر کنم شاید عاشقم شد
نمیتونم مثل دفعه قبل باهاش مخالف باشم پس قبول کردم و بعد هردو خوابمون برد
صبح روز بعد
بلند شدم و آماندا رو بیدار کردم گفت میره لباس بپوشه و من صبحانه درست کنم و من هم پنکیک درست کردم آماندا اومد و صبحانه خوردیم و من لباس پوشیدم و به خونه رئیس هامون بریم
من به خونه آدرین رفتم و براش صبحانه درست کردم
آدرین
بعد از قایقرانی به خونه رفتم و دیدم مرینت با عجله صبحانه درست میکنه وای این دختر امروز خیلی خوشگل تر شده
زبونم گرفته بود نمیتونستم صحبت کنم
مرینت اه اومدین صبحوتون بخیر
آدرین صب...ح بخ...یر
مرینت حالتون خوبه ؟
آدرین بله خوبم میرم آماده شم وبیام صبحانه بخورم
رفتن به شرکت
آدرین خب مرینت برنامه
مرینت برنامه .................
در حال صحبت کردن محوش شدم که گفت تموم شد و رفت
مرینت
رفتم توی اتاقم که کیم اومد
کیم سلام
مرینت سلام بیا تو
آدرین
داشتم کار هامو انجام میدادم که دیدم کیم و مرینت باهم صحبت می کنن خیلی عصبانی شدم
مرینت
دیدم آدرین داره با عصبانیت نگاه می کنه نکنه کاری رو درست انجام ندادم پس به اتاقش رفتم
مرینت آقای آدرین چیزی شده ؟
آدرین چرا کیم رو میاری اتاقت
مرینت خودش اومد
آدرین باشه برو
.........................
لباس و موها و آرایشش شکل همینه
کفش مرینت
شرط بعد ۱۵ کامنت تا بدم