وبلاگ لیدی باگ

اقا بیاید ادامه مطلب یچی براتون تعریف کنم😃🤌🏻

خب.... 

اقا دیروز که چهارشنبه بود ما زنگ اخر تفکر داشتیم

بعد من یادم رفته بود مشق تفکر رو بنویسم معلم بهم منفی داد البته به چند تا از بچه های دیگه هم داد

بعد گفت هر کسی که تا اخر زنگ بچه خوبی باشه منفیش رو پاک میکنم بعد دوتا از بچه های کلاسمون ته کلاس میشینن و خیلی باهم حرف میزنن😃(اسماشون بیتا و ستایشه) 

بعد وسطای کلاس این دوتا خیلی حرف میزدن

معلممون هم فهمید و اومد که بهشون منفی بده

ولی هر چی که معلم گفت بیتا و ستایش اسماشون رو نگفتن که خانم بهشون منفی بده

بعد یکی از بچه های کلاسمون (زهرا) رفت به معلممون اسماشون رو گفت و معلممون به ستایش و بیتا منفی داد و به زهرا دوتا مثبت داد😐چرا؟ چون ادم فروشی کرد و اسم بیتا و ستایش رو به خانم گفت تا خانم بهشون منفی بده

بعد منم عصبی شدم و با صدای بلند به خانم گفتم که: خانم اژدری ماهم میتونستیم مثل زهرا اسماشون رو بگیم و مثبت بگیریم ولی ادم فروش نیستیمم

(اولین بار بود که بچه های کلاسمون صدام رو میشنیدن🥰) 

بعد اخر کلاس معلممون اومد به بچه هایی که منفی داده بود منفی هاشون رو پاک کرد ولی مال منو.... 

هر کاری کردم پاک نکرد چرا؟ چون اون حرف رو زدم

تازه میخواست بهم یه منفی دیگه هم بده اما بچه های کلاس ازم دفاع کردن😃❤

خلاصه بگم که این فقط یک حرف ساده بود و اینجوری شد 

و اینکه حاضر جوابی های توی کلیپ رو اگر میخواید توی ذهنتون بگید وگرنه بدتر از من میشه🥰🤌🏻

و مرسی که تا اینجا خوندین😃

شما هم اگر میخواید بیاید باحال ترین خاطره های مدرستون رو تو کامنتا بگین😃🤌🏻