وبلاگ لیدی باگ

سلام دیروز به شرط نرسید امروز دادم پس برو ادامه 

فلش بک به دو روز پیش 

مرینت  آقای شاماک می خواهم برای آقای آدرین کادو بخرم 

آقای شاماک  باشه کجابرم 

فکر کنم که آدرین کتاب آفتاب عشق و غرور  رو دوست داره چون یک بار توی اتاق کارش پوسترها رو دیدم  

مرینت  من رو به یک کتابخانه مجهز ببر 

آقای شاماک  باشه

رفتیم به یک کتابخانه کوچیک رفتیم 

کتاب دار  سلام بفرمایید 

مرینت  من کتاب آفتاب عشق و غرور می خوام 

کتاب دار  باشه ولی قیمت ۹۰۰ تومان است 

مرینت   من که اینقدر پول ندارم پس چون کتابخانه تون خیلی شلوغه پس من تا آخر شب تمیزش کنم

کتاب دار  باشه 

زمان حال 

به کشتی رفتیم 

آدرین

 آدرین واقعا کلویی زحمت کشیده

فیلیکس  آره اه خودشم اومد 

کلویی  خوشتون اومد حالا برات یه کادویی گرفتم 

فیلیکس  فقط پاپیون نباشه چون آدرین از اون متنفره 

کلویی  واقعا 

فیلیکس  مرینت و آماندا هم اومدن سلام!

مرینت  سلام ! آقای آدرین تولدتون مبارک 

آدرین  ممنون از هر دوتون 

مرینت  

من خیلی ناراحت بودم اول بخاطر حرف کلویی دوم اینکه همش بهش می چسبه پس رفتم پایین که کلویی داشت با دستیارش صحبت میکر و می گفت  الان چی کار کنم اون از پاپیون متنفره 

مرینت  بیا کادوی من رو بده 

کلویی  واقعا ؟ اگه تله باشه چی 

مرینت  نه نیست 

مرینت 

نشستم بغل پنجره و گریه کردم که کیم اومد ( شخصیت جدید یعنی یکی از کارکنان شرکت است )

اومد و اشکام رو پاک کرد 

آدرین 

رفتم پایین ببینم مرینت داره چیکار میکنه که دیدم کیم بغلش کرده خیلی عصبانی شدم و به بالا رفتم که کلویی بهم اون کتابی خیلی دوست دارم رو داد و منم بغلش کردم و مرینت همین طوری ما رو نگاه میکرد 

روز بعد 

................................................

 خوب امیدوارم خوشتون بیاد 

شرط بعد ۲۵ کامنت 

چون شرط زیاده پس هر کدومتون ۵ تا کانت بدید تا ظهر برسه پارت بعد رو میدم