love at first sight part 1
سلام اینم از پارت جدید
شرط بعدی ۱۰ لایک و ۱۵ کامنت
اون رئیس اداری شرکت پاسوینز بود وای خیلی خوشتیپ بود
بهش غذا را دادم خورد و رفت
آلیا مرینتتتتتت!
مرینت چی شده؟
آلیا توی شرکت پاسوینز تو و خواهرت را ثبت نام کردم
مرینت واقعا!چه خبر خوبی
آلیا آره فردا میری اونجا تا بگن چیکار کنی
مرینت ممنون ولی
آلیا ولی چی ؟
مرینت آخه از پیش تو میرم
آلیا دختر اشکال نداره ما که هر دم ثانیه پیش همیم
مرینت آره راست میگی پس من برم استفا بدم خداحافظ آلیا
استفا دادم و بلاخره از اون رستوران بیرون اومدم
رفتم خونه در را باز کردم مثل همیشه آماندا روی مبل لم داده و تلویزیون نگاه می کنه
مرینت آماندا یه خبر خوب دارم
آماندا چی شده ؟
مرینت آلیا من و تو را توی شرکت پاسوینز استخدام کرده
آماندا هوراااااااااااااااا!
مرینت پاشو بریم خرید
آماندا باشه
تا ساعت ۹ شب همینجوری میگشتیم
من ۲۰ لباس و ۲۰ تا کفش پاشنه بلند خریدم و آماندا از هرکدوم ۱۰۰ تا
مرینت بیا بریم خونه آماندا دوباره هم میام
آماندا باشه
تارفتیم خونه رفتم توی اتاقم دراز کشیدم و خوابم برد
ساعت ۸ و نیم
چشمام رو باز کردم و به ساعت نگاه کردم وای دیرمون شد سریع آماندا رو بیدار کردم و یه نیم تنه صورتی و یه دامن چین دار صورتی پوشیدم و یه کفش صورتی پاشنه بلند پوشیدم و دست آماندا رو گرفتم و بدو بدو رفتیم تا رسیدیم
فیلیکس سلام خانم ها انگار کمی دیر اومدین
مرینت بله
فیلیکس اشکال نداره من مدیر اداری هستم می تونید آقای فیلیکس صدام کنید بیاین بریم پیش مدیر که طراحی انجام میده
آماندا چشم آقای فیلیکس
به سمت یه اتاق بزرگ رفتیم
اونجا یک مرد جذاب بود
مرینت سلام آقای
آدرین آدرین هستم
چه مغرور حداقل یه سلامی
فیلیکس خوب خانم مرینت شما دستیار شخصی آدرین و توی طراحی بما کمک میکنید و اتاقتون روبروی آدرین است
چی دستیار شخصی ولی نمی تونم نه بگم
مرینت چشم
فیلیکس و خانم آماندا شما دستیار شخصی من و طراح هم هستید و اتاقتون پیش من هست
آماندا چشم آقای فیلیکس
آدرین خب میتونید برید سر کارتون
چقدر بداخلاق حتما باید اتاقم جلوی این باشه
امیدوارم خوشتون بیاد خداحافظ