Revenge is over💋😉 p19
سلام میدونم خیلی دیره پارت میدم این دفعه کم میدم حداقل کم قول نشم فردا حتما منتظر یک پارت نسبتا طولانی باشید. اگه پارت های قبلی نخوندید حتما برید بخونید.
(شروع پارت جدید ادامه پارت 18)
(از زبون رابرت اگراست )
بلاخره با شرکت ویلسون ها قرارداد بسته بودیم .
اما یچیزی مشکوک ام کرد بود نمیدونم چی بود ولی از وقتی با ويلسون قرار داد بسته بودیم احساس بدی نسبت به او پیدا کرده بودم .
فکر کنم این حس حسه ترس و اضطرابه احساس میکنم این ويلسون همون نوه خودم مرینت باشه .
اما این تردید زمانی به اطمینان قلبیم تبدیل شده که دوست خود اش رو معرفی کرد آلیا سزار ؛ در این لحظه شک همه وجود ام در برگرفته بود این یعنی یعنی ممکن بود آلیا دختر همون خانواده ای باشه که مرینت رو داده بودم و این مرینت هم همون مرینت نوه ی خودم باشه ؟
بخاطر همین به یکی از کارکنان ام گفتم پیگیر ماریا سزار باشن ببین الان کجا زندگی میکنه چیکاره هست .
یک ماه و نیم بعد جک در اتاقم رو زد گفتم : 《 بیا تو 》
گفت : 《 سلام آقای اگراست . 》
گفتم: 《 چه اطلاعاتی از ماریا بدست آوردی؟ 》
گفت : 《 آقای اگراست گفته های شما کاملا درست از آب در اومده .
ماریا سزار به اصطلاح مرینت اگراست نوه شما بعد رسیدن به سن قانونی نام و نام خانوادگی خود را به مرینت ويلسون تغییر داده . و بعد از دانشگاه به کمک خانم آدری بورژوا به این جایگاه رسیده .
و الان معلوم نیست دنبال چه چیزیه 》
گفتم : 《 ممنونم جک میتونی بری . 》
بعد اینکه جک رفت به فکر این افتادم که چگونه میتونم این قرارداد رو فسخ کنم و از شر این دختره ابله خلاص بشم.
بخاطر همین بهترین کار این بود که به یکی از رقیب های ويلسون یا به اصطلاح به دختر نامشروعم لایلا که کسی از وجودش هم خبر نداشت زنگ بزنم و ازش درخواست کمک بکنم .
اون در اینجور کار ها حرفه ای بود .
از زمانی که به وجودش پی برده بودم خیلی تحدیدم کرد که خواسته هاش رو عملی کنم و عملی هم کردم با کمک های مالی من در بهترین دانشگاه درس خوند و بعد از آن تونست شرکتی با نام خودش تأسیس کنه .
جالب بود بعد از این همه درخواست دست از سرم برداشت و الان من هستم که دوباره سراغ اون دختره رو گرفتم.
بهش زنگ زدم که بعد از زدن چند بوق تلفن رو برداشت .
..........................................
(شروع مکالمه )
رابرت : 《 سلام دخترم خوبی ؟
حالت چطوره ؟ 》
لایلا : 《 به به آقای اگراست چه عجب یادی هم از دخترت کردی. 》
رابرت : 《 به کمک ات احتیاج دارم دخترم . 》
لایلا : 《 به چه کمکی ؟ 》
رابرت : 《 باید بهم کمک کنی تا بتونم این قرارداد لعنتی رو با ويلسون فسخ کنم . 》
لایلا : 《 به چه علت ؟ 》
رابرت : 《 اینجاش به تو مربوط نیست .》
لایلا: 《 میدونی که من کاری رو بدون دلیل انجام نمیدم . 》
رابرت : 《 تو کاری به کاریش نداشته باش . مگه این ويلسون رقیب دانشگاهی تو نبود ؟
مگه همه دورغ هاتو فاش نکرده بود ؟
نمیخوای یک انتقام جانانه ازش بگیری؟》
لایلا : 《 چرا نخوام پس حله .
فقط الان نقشه ات چیه ؟ 》
رابرت : 《 بزودی قراره گالای مد مشترکی بین دو شرکت برگزار بشه .
بخاطر همین میخوام لباس ها رو بدزدی و اگه نتونه کاری بکنه .
منم به بهانه ی این قرارداد رو فسخ میکنم . 》
لایلا : 《 انجام شده بدون پدر جان 😈 》
.................................................
(ادامه از زبون رابرت )
بعد از اونروز لایلا لباس ها رو دزدید اما دختر لعنتی تونست راهکاری براش پیدا کنه و این گالای مد برگزار شد .
چاره ای جز تهدید کردن اون با جان خودش و عزیزان اش نذاشت .
مجبور شدم که بعد از گالا یک نامه ای براش ارسال کنم باید هر جور شده این دخترک پرو رو از رو ببرم .
...............................................
از زبون مرینت :
داشتم داد میزدم و میگفتم:
《 توروخدا ولم کنید من کاری نکردم لطفا ولم کنید😭😭😭😭😭》
صدای پای ی کسی می اوم گفتم 《 تو کی هستی چرا منو اینجا اسیر گرفتی ؟》
صدایی گفت : 《 تو منو خوب میشناسی مرینت اگراست . 》
گفتم: 《 اشتباه میکنی من نمیشناسمت تو کی هستی چرا منو اسیر خودت گرفتی ؟
یکی هم من مرینت ويلسون هستم نه مرینت اگراست سخت در اشتباهی. 》
گفت : 《 چه اشتباهی ؟ آهان باید میگفتم ماریا سزار آره این درست اش بود ؟ 》
گفتم : 《 تو کی هستی ؟ 》
گفت : 《 منم رابرت اگراست کسی که تو رو داد به خانواده سزار .
کسی که الان میخوای ازش انتقام بگیری .
کسی که الان میخواد جونت رو بگیره. 》
گفتم : 《 من میگم مرینت ويلسون هستم تو باز میگی مرینت اگراست. 》
گفت : 《 من کاملا تحقیق کردم و از طریق تحقیقات به تو رسیدم مرینت اگراست یا به اصطلاح تو مرینت ويلسون.
بهت گفته بودم دیگه برنگردی ولی باز برگشتی .
الانم این تاوان برگشتند رو خواهی داد. 😈😈 》
گفتم : 《 چه تاوانی ؟ 》
گفت : 《 انتخاب این تاوان ات با تو
یا این تاوانت به صورت مرگ عشقت خواهد بود یا به صورت مرگ برادرت لوکا انتخاب با توست مرینت 》
گفتم : 《 نههههههههههههه هیچکدومم 》
............................................
4500 کاراکتر
میدونم کم بود ولی شرط های زیر عملی کنید فردا پارت طولانی خودشم سعیمو میکنم در اسرع وقت بدم .
شرایط : 19 یا 18 لایک
30 کامنت