پرواز با بال خیال P6

ファティ👑 ファティ👑 ファティ👑 · 1402/04/21 18:50 · خواندن 3 دقیقه

سلام به همگی امیدوارم حالتون خوب باشه من اومدم با پارت ششم بچه ها اگر کسی کاور خیلی قشنگ تر داره برام گفتمان بفرسته تا من اون رو بذارم ممنون.

بریم برای پارت ششم بزن ادامه مطلب.....

 

فردا : 

مرینت : 

یه ذره اون زخمه من رو اذیت میکرد که متوجه نشه ولی پاشدم و رفتم پایین دیدم میز صبحونه رو چیده رفتم و غذا خوردم که وقتی بلند شدم سرم گیج رفت و روی آدرین افتادم اونم برای اینکه من آسیب نبینم نرفت اونور و دوتایی افتادیم روی هم منم همونجا زخمم تیر کشید و نتونستم تکون بخورم تا آدرین خودش من رو برداشت و گذاشت روی مبل بعد من ازش درخواست بازی کردم اونم قبول کرد ( چقدر عجقولانه) بازی کردیم چندین دست 

فلش بک به کوامی ها : ( تیکی + و پلگ _ حرف های منم × ) 

+ بیا اتاق مرینت 

_ چیکار داری پلگ 

+ حبه قند 

_ بله جوراب بو گندو ( مثل اون قسمت کابوسه اسمش رو یادم نیس ) 

_ می‌دونم که کوامی ها عاشق نمیشن ولی من عاشق تو شدم 

+ ( در کمال تعجب) چی چی داری میگی ولی من فکر میکردم فقط منم که عاشق شدم آخ نباید این رو میگفتم 

_ چی تو عاشق کی شدی البته حقم داری تو هیچوقت عاشق من نمیشی 

+ راستش من عاشق تو شدم پلگ ( چقدر رومانتیک) 

_ واقعا

+ آره 

× پلگ یه حلقه که واسه تیکی مثل النگو هست رو در میاره و میندازه به دست تیکی که یکدفعه همه کوامی ها در میان و آروم دست می‌زنن . تیکی میره پایین و به مرینت اشاره می‌کنه بیاد به دستشویی اونم می‌ره بعد پلگ هم می‌ره پیش آدرین به صاحب هاشون میگن که ما ازدواج کردیم ولی واسه هویت صاحب هاشون نمیگن با کی ( آخ گلبم ) 

آدرین : 

وقتی پلگ گفت شکه شدم ولی براش خوشحال شدم و رفتم پایین مرینت هم اومده بود و پاشد رفت آشپزخونه گفت می‌خوام من ناهار درست کنم و باید به من قول بدی که به من کمک نکنی منم قبول کردم و رفتم سر گوشی و به گالری رفتم و عکس های مرینت رو نگاه کردم 

+ چرا بدون اجازه من عکس از من داری 

_ عاشق به اجازه احتیاج ندارد ( حاجیییییی) 

مرینت : 

منم سکوت کردم و رفتم سر آشپزی ام 

تصمیم گرفتم پیتزا 🍕 درست کنم 

که وقتی تموم شد آوردم و خوردیم آدرین هم خیلی تعریف کرد و منم سپاسگزاری کردم بعد من رفتم حموم . خیلی سرحال اومدم وقتی اومدم بیرون دیدم آدرین نیس کل خونه رو زیر رو رو کردم که یهو یکی از پشت سر ( مرینت اینجا لباسش رو عوض کرده وقتی میاد تو حال میبینن آدی نیس) میگه بَع منم سریع برگشتم و یه مشت زدم به صورتش که یهو دیدم آدرینه بعد معذرت خواهی کردم و بهش گفتم چرا این کار رو کرد و گفت : میخواستم سوپرایزت کنم من با کمک کت نوار رو پشت بوم خونه یه سورپرایز آماده کردم امیدوارم خوشت بیاد با هم رفتیم به پشت بوم (میخواستم اینجا تمومش کنم ولی باید کل روز رو بیارم )وقتی رفتم خیلی خیلی قشنگ شده بود پشت بوم بعد برام شکلات داغ آورد و باهم خوردیم و وقتی تموم شد برگشتیم اتاق من و خوابیدیم 

خوب این هم از پایان ای پارت امیدوارم خوشتون اومده باشه فعلا خدانگهدار اگر عکس کاور دارید اگر کم بود ببخشید  گفتمان بفرستید درخواست هرچی بود قبوله فعلا بای👋